قصه ها و اندرزها
-
نیش زنبور کشنده تر است یا نیش مار؟
روزى زنبور و مار با هم بحث میکردند، مار میگفت: آدمها از ترس ظاهر ترسناک من میمیرند، نه بخاطر نیش…
بیشتر بخوانید » -
بالای مردم قضاوت مکن
پس از رسیدن یک تماس تیلفونی برای یک عملیات جراحی عاجل ، داکتر با عجله راهی شفاخانه شد ، او…
بیشتر بخوانید » -
برای بالا رفتن، شاخه های زیر پایت را ببر
پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در…
بیشتر بخوانید » -
اصلاح کننده باشیم نه انتقاد کننده
فردی چندين سال شاگرد نقاش بزرگ بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. روزی استاد به او گفت:…
بیشتر بخوانید » -
راضی بودن به روزی حلال
مردی ساده چوپان یک شخص ثروتمند بود، و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت میکرد.…
بیشتر بخوانید » -
هميشه سعی کن برای خوشحالیت ببخشی نه بستانی
استادی با شاگردش از باغی میگذشت چشمشان به یک کفش کهنه افتاد شاگرد گفت گمان میکنم این کفشهای کارگری است…
بیشتر بخوانید » -
زیانهای سودمند
داستان برادری از نسل و زمانهی خودما: او را رمضان گذشته در حالی دیدم که مقداری از موهای سرش سفید…
بیشتر بخوانید » -
ارزش زندگی
روزی مردی در یک قریه توتهای الماس را پیدا میکند به همه زرگران قریه میبرد تا بفروشد اما هیچ یکی…
بیشتر بخوانید » -
معلم صاحب چرا عروسی نمیکنید؟
ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻤﯽ که از ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻭ ﺍﺧﻼﻕ ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﯼ ﮐﺎﻓﯽ ﺩﺍﺷﺖ در یکی از پوهنتون های شهر مصروف تدریس…
بیشتر بخوانید »