خداوند انسان را برای عبادت خویش خلق کرد و بعضی عبادات را بالایش فرض گردانید تا آنرا در زندگیاش ادا کند مانند زکات، حج، روزه و نماز.. که در مورد نماز و بعضی مسایل دیگر اینجا بحث میکنیم؛
از رحمت پروردگار بالای انسان اینست که او تعالی بر نفسهای ما آگاهتر است، میداند که سختیها و فشارهای زیاد زندگی را تحمل کرده نمیتوانیم، پس دین را برای ما آسان ساخته و در عبادات که بالای هر مسلمان فرض هست از سهولت کار گرفته است، بناءً او از نفسهای ما کرده بالای ما مهربانتر است.
یکی از نمونه مهربانیهای الله متعال:
«نماز مریض»
چهار مرحله وجود دارد؛
مرتبه اول:
اگر قادر بود که ایستاده نماز بخواند پس ایستاده خواندن بالایش واجب است، اگر توان داشت که فقط تکبیر تحریمه را ایستاده بگوید پس به همان اندازه بالایش واجب میشود، بعد میتواند باقی نماز را نشسته بخواند و این قاعده کلی هست به دلیل قول رسول ﷺ که برای عمران بن حصین -رضی الله عنه- گفت: «ایستاده نماز بخوان، اگر نتوانستی نشسته بخوان، اگر نتوانستی بر پهلو (بخواب) و نمازت را ادا کن».
همچنان اجماع علمای امت بر این شده که قیام از واجبات نماز است.
ابن حزم -رحمه الله- گفته است: علما اتفاق نظر دارند بر وجوب قیام و یا ایستادشدن در نماز برای کسیکه عیب یا ترسی ندارد. (کتاب مراتب اجماع)
ابن عبدالبر -رحمه الله- گفته است: اگر مریض توان این را داشت که ایستاده نماز بخواند، ولی باز هم نشسته نماز را اداء کرد، نزد همهی علما نمازش کامل نشده و باید آنرا اعاده کند یعنی از سر بخواند.
ابن رشد -رحمه الله- میگوید: کسیکه توان داشت ایستاده نماز بخواند ولی این کار را نکرد، نمازش باطل است. (کتاب البیان والتحصیل)
• همچنان میتواند در حالت انحناء (خمشدن) نماز بخواند، در صورتیکه این انحناء به ایستادن نزدیک باشد، چون قرب و نزدیکی به چیزی، میتواند حکم آن را به خود بگیرد، همچنان میتواند به دیوار، عصا یا چیزی دیگر تکیه بکند، زیرا این کار به اصل حکم نزدیکتر است، نسبت به اینکه نشسته نماز خود را ادا کند.
مرتبه دوم:
حالتی است که مریض کاملا از ایستاد شدن ناتوان باشد، پس میتواند نشسته نماز خود را ادا کند.
ابن منذر از ابن رشد نقل كرده است: علما اجماع دارند بر اینکه قیام در نماز فرض است ولی در صورتیکه شخص، مریض باشد و توانایی نداشته باشد میتواند نشسته بخواند و فرضیت قیام از وی ساقط میشود. (بدایة المجتهد)
نشستن دو نوع است:
1- نشستن بالای چوکی؛ و این حکم غالب میباشد برای کسانیکه قادر به ایستادن نیستند. به زودی چگونگی این حکم را ذکر خواهیم کرد إن شاء الله.
2- نشستن در زمین: شرط صحت این نوع نماز چند چیز است؛
▫️برای مریض مشقت ظاهری پیش شود چنانچه از ایستادن ناتوان باشد.
▫️ایستادن باعث تأخیر صحتمندی مریض گردد.
▫️با ایستادن مرضاش زیادتر شود.
▫️دردی طاقتفرسا عاید حالش شود.
▫️سرچرخی برایش پیش شود.
▫️و یا اینکه ایستادن، خشوع و عاجزی نمازش را از بین ببرد و پریشان و بیقرار گردد.
در این صورتها میتواند نشسته نماز بخواند بنابر قول پیامبر ﷺ که میفرماید: «اگر نتوانستی نشسته بخوان» مقصود اصلی همانا خشوع در نماز است. (کتاب المجموع والمغني)
“و یکی از قاعدههای بزرگ و مهم در دین اینست که: مشقت، جلبکنندهی آسانی و سهولت است”.
و اگر نشسته نماز بخواند، کنار صف بنشیند.
چگونگی نشستن: پیامبر ﷺ برای عمران بن حصین فرمود: «اگر نتوانستی نشسته بخوان» اینکه به کدام طریق بنشیند را بیان نکرد، دلالت بر این میکند که هر گونه خواست میتواند بنشیند؛ در حالت افتراش (فرششده بر زمین)، یا تورک، یا چهارزانو یا هر طور دیگر.
این واضح است که از پیامبر ﷺ نشستن در نماز ثابت شده است، اما در مورد چگونگی نشستن ایشان؛ عائشه -رضی الله عنها- فرموده است: «پیامبر ﷺ را دیدم که در حالت چهارزانو نماز میخواندند» ولی این حدیث ضعیف است.
بعد از اینکه ابن منذر قول خود را ذکر کرد که حدیث چهارزانو ثابت نیست، میگوید: در مورد نماز خواندن مریض در حالت نشسته حدیثی نیست که پیروی شود، در این صورت مریض باید در حالتی نماز بخواند که برایش آسانترین حالت ممکن باشد، چه چهارزانو باشد چه احتباء باشد و یا نشستن در میان دو سجده… همهی این روشها از سلف نقل شده است.
(الاوسط)
-در مورد چهارزانو کردن در نماز علمای سلف اقوال مختلف دارند: بعضیها رخصت داده اند، بعضیها همین روش را اختیار کردند و بعضیها مکروه دانستند.
کسیکه نشسته نماز میخواند، برای رکوع کردن باید سر خود را خم سازد، سپس اگر میتوانست سر به سجده بگذارد، این بالایش لازم است؛ به دلیل عموم قول الله متعال: {فاتقوا الله ما استطعتم} ترجمه: از الله بترسید تا حدیکه توان دارید.
همچنان پیامبر ﷺ میفرماید: «وقتی شما را به کاری امر کردم پس آنرا تا حدیکه توان دارید انجام دهید»
اگر مریض آنقدر ناتوان بود که حتی نمیتوانست خود را به زمین نزدیک سازد، فرض انجام سجده از وی ساقط میگردد، میتواند به اشاره چنانچه در رکوع انجام داد اکتفا کند؛ زیرا اشاره در رکوع و سجده برای مریض کافیست و یکی از صفات صحت نماز برای مریض است، چون اشاره در احادیثیکه در مورد نمازهای نافله یا نمازهای که در سواری ادا میشود، آمده است و ثابت شده است. اشارهی در سجده را پایینتر از اشارهی رکوع بگرداند یعنی نسبت به رکوع سرش را هنگام سجده پایینتر بسازد چون اشاره میتواند قایممقام رکوع و سجود شود، پس حکم شان را نیز میگیرد.
مســـئله:
آیا جایز است که مریض به چیزی بلندتر از سطح زمین سجده کند؟
جواب: اینکه مریض، چیزی را مانند: جاینماز بالاتر هز سطح زمین بردارد و بالایش سجده کند جایز نیست؛ زیرا به همچون کاری سجده گفته نمیشود چون به چیزیکه به زمین متصل و یا پیوست باشد سجده نکرده، این قول امام شافعی است؛ این کار عنوان سختگیری در دین را میگیرد و بر این قول اکثر اهل علم سابق و جدید رأی و نظر میدهند. از ابن عمر -رضی الله عنهما- روایت است: «وقتی شخص مریض نتوانست سجده کند، با سر خود اشاره کند و بر پیشانی خود چیزی را بلند نکند (یعنی به چیزی بلندتر از سطح زمین سجدهنکند) ». (رواه مالك)
از ابن مسعود -رضی الله عنهما- روایت است: «پیشانیات را بر زمین بگذار، اگر نتوانستی با سرت اشاره کن ولی چیزی را بلند کرده به آن سجده نکن، وقتی سجده میکنی سرت را پایینتر از حالت رکوع بیار». (رواه عبدالرازق وابن أبي شیبة)
مســـئله:
هنگامیکه مریض با اشاره سجده کرد، آیا گذاشتن باقی اعضای سجود در زمین، مانند دستها بالایش لازم است؟
در این مورد دو قول وجود دارد:
قول اول: نزد جمهور علماء: لازم نیست زیرا هنگام سجده از هفت عضو کار گرفته میشود، یکی از آنها روی یا پیشانی است، که شش عضو دیگر تابع و یا پیرو آن هستند، و برای اینکه آسانتر پیشانی به زمین گذاشته شود، از شش عضو (که عبارتاند از: دو دست، دو زانو و انگشتان دو پا) کار میگیریم، بناءً وقتیکه پیشانی بر زمین گذاشته نشود که مقصد اصلی همان است، در این صورت بهتر اینست که هنگام سجدهی اشاره، دستها روی رانها گذاشته شود.
قول دوم: اگر توان داشت که به زمین نزدیک شود، در این صورت به حالت سجده نزدیکتر است نسبت به حالت نشسته، پس باید با باقی اعضای سجود نیز سجده کند، ولی اگر این توانایی را نداشت، دستان را سر رانها بگذارد، و به همین اکتفا کند و یا بسنده شود. اين قول از قاضي أبي یعلي، شیخ عبدالرحمن السعدي و شیخ محمد عثیمین میباشد، زیرا موافق با همان قاعدهی شرعی است که میگوید: هرگاه شخصِ بر انجام طاعات مکلف میشود، سپس میبیند که بر یک مقدار آن قادر است و از انجام یک مقدار آن عاجز میماند، پس آنچه را میتواند انجام میدهد و آنچه در توانش نیست از وی ساقط میگردد.
مرتبه سوم:
از نشستن عاجز بماند، و به پهلو (خوابیده) نماز خود را ادا کند؛ چنانچه پیامبر ﷺ میفرماید: «اگر نتوانستی، بر پهلو (خوابیده) نمازت را ادا کن»
ابن تیمیه -رحمه الله- گفته است: علما اتفاق نظر دارند که هنگامیکه شخص مریض نماز خود را نشسته یا بر پهلو ادا کرد، دیگر لازم نیست آنرا اعاده کند، یعنی از سر بخواند.
(کتاب مجموع الفتاوی)
در حدیث مذکور لفظ «پهلو» مطلق (عام) ذکر شده، کنایه از اینست که: مریض مختار است، به هر پهلو که بخواهد چه راست چه چپ نماز خود را اداء کند، ولی بهتر اینست که آنچه برایش آسانتر است را انجام دهد؛ اما در صورتیکه هر دو طریق برایش آسان بود بهتر اینست که به پهلوی راست بخوابد و نماز خویش را ادا کند.
شروط نمازیکه بر پهلو خوانده میشود:
▫️رویش به سمت قبله باشد.
▫️هنگام رکوع و سجده با سر، به سینهی خود اشاره کند.
اما اگر کسی نبود که رویش را طرف قبله بگرداند، به همان حالتی که هست نماز خود را ادا کند، اگر بعد از ادای نماز کسی پیدا شد، بنابر قول راجح نسبت به دو قول موجود از اهل علم؛ همان نماز اولش درست است و ضرورت به اعاده و یا از سر خواندن ندارد، زیرا کسیکه عبادت را به اندازهی توان خود انجام میدهد دوباره لازم نیست آن را از سر بگیرد؛ قسمیکه الله متعال فرموده: {فَاتَّقُوا اللهَ مَا استَطَعتُم} ترجمه: از الله متعال به اندازهی تواناییتان بترسید (پرهیزگاری کنید).
اگر مریض بر پشت (خوابیده) نماز خود را ادا کند در حالیکه توانایی خواندن بر پهلو را داشت؛ پس از ظاهر یکی از دو قول امام احمد معلوم میشود که: نمازش درست است زیرا این هم نوعی از رو کردن به طرف قبله است.
در روایتی دیگر از امام احمد نقل شده است که میگوید: نمازش درست نیست. این قول را ابن قدامه نیز ترجیح داده است؛ دلیل شان اینست که با این کار مخالفت امر رسول الله ﷺ را کرده زیرا ایشان گفته بودند «اگر نتوانستی بر پهلو (خوابیده) نماز خود را ادا کن»
پس؛ در صورتیکه توانایی خواندن نماز بر پهلو را داشته باشد، جایز نیست که بر پشت دراز کشیده نماز بخواند، چون رو کردن به طرف قبله را قصدا ترک میکند و این درست نیست. (کتاب المغني، کشف القناع، الإنصاف)
مرتبه چهارم:
اگر از خواندن نماز بر پهلو عاجز باشد؛ جایز است که به پشت بخوابد، پاهای خود را به طرف قبله دراز کند و نماز خویش را ادا کند زیرا؛ نوعی از رو کردن به طرف قبله محسوب میشود و به حالت ایستاده نزدیک است، چون اگر ایستاده میبود قبله روبرویش میآمد، به دلیل قول علی -رضي الله عنه-: اگر نتوانست (که بر پهلو نماز بخواند،) بر پشت بخوابد و نماز خویش را ادا کند، و پاهایش به طرف قبله باشد.
همچنان از ابن عمر -رضي الله عنهما- روایت است که فرمود: مریض به پشت خوابیده و پاهایش را رو به قبله کرده، نماز بخواند. (رواه عبدالرازق)
بهتر اینست که سر خود را نسبتاً بالا بیاورد ،اگر توان داشت تا به طرف قبله شود و بتواند اشاره کند.
اما اگر نمیتوانست که پاهایش را به طرف قبله دراز کند، هر طور که راحت بود نماز خویش را ادا کند و با سر خود هنگام سجده و رکوع اشاره کند و هیچ اعادهی و یا دوباره خواندن بالایش لازم نیست، همین نمازش درست است، چنانچه قبلا ذکر کردیم.
اگر آنقدر وضعیت مریض وخیم بود که نمیتوانست با سر اشاره کند، پس در این قسمت علما اختلاف نظر دارند ولی فقط با ذکر دو قول، بسنده میکنیم:
۱-: نزد أحناف: اگر توان داشت که با چشم، ابرو و یا تنها قلب خود اشاره کند، پس نماز از وی ساقط میگردد؛ و نمازش به چنین کیفیت درست نمی باشد، چه انسان عاقل باشد یا غیر عاقل و قضا آوردن آن نمازهای که هنگام مرض از وی فوت شده بالایش لازم نیست. اما در صورتیکه از پنج نماز کمتر باشد باید قضایی بیاورد.
۲-: نزد شیخ عبدالعزیز، ابن باز و شیخ محمد عثیمین: اگر از تکان دادن سر ناتوان بود، حرکات نماز از سرش ساقط میگردد، ولی اقوال ساقط نمیگردد چون به گفتن آنها قدرت دارد. قسمیکه الله متعال میفرماید: {فَاتَّقُوا الله مَا استَطَعْتُم} (التغابن: ١٦)
پس در قلب نیت کند، تکبیر بگوید سپس قراءت کند، سپس نیت رکوع کند، تکبیر گفته الفاظ رکوع را تکرار کند، بعدا نیت بلند شدن از رکوع را کند و تکبیر بگوید، و (سَمِعَ اللهُ لِمَن حَمِدَه…..) تا به آخر.
در اخیر میخواهم اشتباهات بعضی از نمازگزاران را که بالای چوکی نماز میخوانند ذکر کنم:
۱-: در صورتیکه شخص مریض، از قیام ناتوان بود نشستن بالای چوکی در حالت رکوع و سجده جایز نیست و باید آن دو را به طریقهی که امر شده انجام دهد.
۲-: و در صورتیکه به ترک رکوع و سجده معذور بود، نشستن بالای چوکی در وقت قیام جایز نیست.
زیرا قاعده در واجبات نماز اینست که: آن امر واجبی که نمازگزار به انجام آن قادر بود بالایش فرض است که انجامش دهد، و آنچه که در توانش نبود از وی ساقط میگردد.
?در صورتیکه شخص نمازگزار از قیام عاجز بود جایز است که روی چوکی بنشیند، و رکوع و سجده خود را به طریقهی اصلی آن بکند.
?در صورتیکه بر قیام قادر بود، باید آن را انجام دهد، سپس رکوع و سجده خود را بالای چوکی انجام دهد، و در حالت سجده سر خود را نسبت به رکوع پایینتر بیاورد.
?بعضی نماز گزارانیکه بالای چوکی نمازشان را ادا می نمایند در حالت رکوع و سجده دست هایشان را دراز مینماید در هوا، اما پس از تحقیق و پیگیری دیده شد که چنین عمل حقیقت ندارد.
شرح بعضی کلمات:
1- اِفتراش: فرش کردن پای چپ و نشستن بالای آن، و ایستاده کردن پای راست. (این طریق معمولا میان مردان جامعهی ماست، ولی آنچه دقیق است اینست که: برای مرد و زن جواز دارد و دو موقع دارد: یکی در میان دو سجده، دوم قعدهی اول هر نماز.
2- تَوَرُّک: نشستن بالای سرین و کشیدن دو پا از تحت سرین. (این روش معمولا میان زنان جامعهی ماست ولی آنچه دقیق است اینست که: برای مرد و زن جواز دارد و موقع آن؛ قعدهی اخیر نمازهای که دو قعده داشته باشند، مانند
نمازهای چهاررکعتی و یا وتر سهرکعتی.
3- اِحتباء: ایستاده کردن دو زانو و بغل کردن آنها.
(یکی از روش های نشستن معمول است)
? وآخر دعوانا أن الحمدلله ربِّ العالمین
منابع:
۱-الفقه الإسلامي و أدلته – تألیف وهبة الزحیلي
۲- موقع محتوی
۳-موقع اسلام سوال و جواب.