بنام خداوند بخشنده و مهربان، درود بر رسول گرامی اسلام حضرت محمد ﷺ سید خلق و سرور انبیاء الهی
دین اسلام متضمن سعادت انسانها در همه امور زندگی و تعیین کنندهی خط مشی و شیوه درست زندگی انفرادی و اجتماعی است که آدمی را به سوی کمالات نفسانی و اجتماعی رهبری نموده و به عالیترین درجات انسانیت ارتقا میبخشد.
قرآن برنامه عملی و راه کاری اجرایی است که همه اصول و مقررات زندگی فردی و همچنان نوع تعامل انسان با آفریدگار و جهان آفرینش و همه پدیده هایی که در اطرافاش وجود دارد و نوع ارتباطات او با خانواده، همسایه، جامعه، امت اسلامی و حتی انسان های غیر مسلمان، او را در بر میگیرد.
قرآن کتاب زندگی است و اساسی ترین هدف وی تأسیس امت یا همان جامعه موفقِ است که رسالت اسلام را عملی سازد و در آن انسانها زندگی شان را بر پایه: عقیده (توحید، نبوّت و معاد)، شریعت (احکام عملی) و ارزش های والای اسلام (اخلاق اسلامی) پایه ریزی نمایند و نسل هایشان را بر اساس هدایت قرآن تربیت کنند.
-چنانچه خداوند متعال میفرماید: {لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ }(انبيا/١٠)
ترجمه: در حقيقت ما كتابى به سوى شما نازل كرديم كه ياد شما و [عزت و شرف دنيا و آخرت] شما در آن است آيا نمىانديشيد؟
آری! ( فِیهِ ذِکرُکُم) قرآن درباره ما انسان هاست که شروع و ختماش با کلمهی مردم است یعنی با (العالمین) شروع و با (الناس) ختم میشود، قرآن کتابی است که بیشتر توجهاش به طبیعت، زندگی، آگاهی، عزت، قدرت، پیشرفت، کمال و جهاد است، کتابیکه نخستین پیاماش خواندن است اما از روزیکه متن وی ترک شد و جلدش منتشر شد و از زمانیکه در بیداری ترکش کردند و هنگام خواب بالای سر خود گذاشتند و بالاخره اکنون در خدمت مردهها قرارش دادند تا اینکه هر وقت صدایش را می شنوند از همدیگر میپرسند: چه کسی مرده است؟ یکی ذوق میکند و آن را بر برنج می نویسد و دیگری آن را به مسابقه و رقابت تبدیل کرده است، مگر برای برگزاری جشنواره این صدا (قرآن) فرستاده شده یا برای معرفت؟ آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیده ایم. {دکتر علی شریعتی مجموعه آثار ۲۲}
آری! مشکلیکه ما مسلمانان امروزه به آن روبهرو هستیم نوع دیدمان به قرآن است و همین طرز دید ماست که ما را اهل سعادت یا شقاوت میسازد.
اهداف نزول قرآن:
– هدایت مردم به طریق حق و پاک کردن قلب هایشان از فروتنی در برابر غیر الله، رهنمون ساختن انسان ها به طرف راه حق و عقیده صحیح، علم نافع، اخلاق نیکو و اعمال صالحیکه شان و منزلت شان را بلند میسازد. خداوند ﷻمیفرماید: {يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ } (مائده/۱۶-۱۵).
ترجمه: اى اهل كتاب! پيامبر ما به سوى شما آمده است كه بسيارى از چيزهايى از كتاب [آسمانى خود] را كه پوشيده مىداشتيد براى شما بيان مىكند و از بسيارى [خطاهاى شما] درمىگذرد. قطعاً براى شما از جانب خدا روشنايى و كتابى روشنگر آمده است* الله به وسیله این [کتاب] کسانی را که به دنبال رضایتاش باشند به راههای [امنیت و] سلامت هدایت میکند و به فرمان خویش آنان را از تاریکیها به سوی روشنایی میبَرد و به راهی راست هدایتشان میکند.
– شفایی است در برابر امراض قلبی، جهل، ضعف ایمان و غیره. خداوندﷻ میفرماید: {وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا } (اسراء/۸۲).
ترجمه: و از قرآن آنچه درمان [شرک و کفر] و رحمتی برای مؤمنان است نازل میکنیم و [این کتاب] بر ستمکاران [مشرک] جز زیان نمیافزاید.
– جلوگیری از فساد و دور نگهداشتن بندهگان از منحرفات اخلاقی و غیره،
و درباره زنا میفرماید: {وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا }(اسراء/ ۳۲)
ترجمه: و نزدیک زنا نشوید که کار بسیار زشت و راهی بدی است.
یا درباره قمار و شراب میفرماید: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} (مائده/۹۰)
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! شراب و قمار و بتها و ازلام [ نوعی بختآزمایی]، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید.
برخى از امورىکه قرآنکریم برای انسان شیوه زندگی کردن را میآموزاند:
۱- بازگشت به نهاد پاک انسانی: قرآن دعوت بر پایه فطرت را اساس کار خود دانسته و تعالیم خود را با فطرت پاک انسانی سازگار میداند و معتقد است که انسانها همگی دارای سرشت پاک هستند و توانایی پذیرش و تشخیص حقیقت را دارند بنا بر این از انسانها میخواهد تا به فطرت پاک و سلیم خود بازگردند و با تکیه بر آن راه و آیینی را برگزینند که به سرشتشان نزدیکتر بوده و به آن همخوانی داشته باشد و در نهایت مایه سعادت و سربلندی آنها در دنیا و آخرت شود.
۲- برقراری نظم در جامعه و جلوگیری از تفرقه و هر عامل کوچکیکه باعث جدایی بافتهای جامعه از همدیگر میشوند،
أ: حکومت داری خوب: سپردن کار به اهل کار: {إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا} (نساء/۵۸)
ترجمه: خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحباناش بدهید و هنگامیکه میان مردم داوری میکنید به عدالت داوری کنید، خداوند اندرزهای خوبی به شما میدهد، خداوند شنوا و بیناست.
-دوری از خوردن مال مردم و رشوت: {وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ} (بقره/ ۱۸۸)
ترجمه: و اموال یکدیگر را به باطل (و ناحق) در میان خود نخورید و برای خوردن بخشی از اموال مردم به گناه (قسمتی از) آن را (به عنوان رشوه) به قضات (قاضیها) ندهید در حالیکه میدانید (این کار گناه است).
ب: روابط بین البینی: پرهیز از دروغ و غیبت و غیره… چنانچه میفرماید: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ}(حجرات/۱۲)
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از بسیاری گمانها بپرهیزید چرا که بعضی از گمانها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است.
۳-سخنان خوب را به زبان آوردن :{ وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ} (اسراء/۵۳)
ترجمه: و [ای پیامبر] به بندگانم بگو با بهترین [الفاظ با یكدیگر] صحبت كنند [و از بددهانی بپرهیزند چرا که] بیتردید شیطان میان آنان دشمنی میافکنَد. به راستی که شیطان برای انسان دشمنی آشکار است.
۴-به خانههای همدیگر بدون اجازه وارد نشدن: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ} (نور/۲۷)
ترجمه: ای اهل ایمان! به خانههایی غیر از خانههای خودتان وارد نشوید تا آنکه اجازه بگیرید و بر اهل آنها سلام کنید، [رعایت] این [امور اخلاقی] برای شما بهتر است، باشد که متذکّر (پندپذیر) شوید.
۵-نيكى با والدين :{وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا} (اسراء/۲۳)
ترجمه: و پروردگارت فرمان قاطع داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید هرگاه یکی از آنان یا هر دویشان به پیری رسند [چنانچه تو را به ستوه آورند] به آنان اُف مگو و بر آنان [بانگ مزن و] پرخاش مکن و به آنان سخنی نرم و شایسته بگو..
۶-رعایت ادب: «در راه رفتن و رفتار خود میانهرو باش و از بلندی صدای خود بکاه زیرا بدترینِ صداها صدای چارپایان است.
۷- تزکیه نفس: یکی از راههای رسیدن به سعادت تزکیه نفس است. در اسلام تأکید فراوانی بر این مطلب شده و دستورات زیادی در این باره به مردم ارائه شده است. پاک ساختن روح انسان از صفات ناپسند موجب رشد و آمادگی جهت دریافت خصلتهای نیکو و نور معرفت است؛ از اینرو خداوند به ۹ چیز قَسَم یاد میکند تا اهمیت مسئله را بیان کند. سپس الله متعال میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا» [الشمس/۹] هر که نفس خود را پاک و تزکیه کرده رستگار شده است.
{علي احمد العال الطهطاوي, عَونُ الحِنان في الشرح الأمثال في القرآن. ص: 12}
****
به علت کثرت مسایل از ذکر همه آنها معذوریم ولی باید یاد آوری نمود که نکات ذکر شده در قرآن شامل همه امورات کوچک و بزرگ زندگی انسانها میشود.
و آخر دعوانا أن الحَمد لله رب العالمین.