تعداد علماء ودانشمندان در أمت محمد ﷺ بیشمار است، که این سلسله از اغاز بعثت محمد ﷺ توسط صحابه (رضوان الله عليهم أجمعين) اغاز شده که علم را آموختند و به دیگران آموختاندند و تا تابعين وتبع تابعين و الی زمان امروزى ما دوام دارد، تعداد آنها كم و زياد ميشد اما در آخر زمان چنانچه میبینیم تعداد شان كمتر شده میرود .
در ميان اين علما كسانی هستند كه الله متعال آنها را براى مردم آشكار كرده و در میان مردم به حد شهرت رسیدند، اما برخی دیگر از علمای هستند که علم فراوانی دارند و به دین خدمت زیادی کردند، اما بسبب حكمتى که الله متعال آنرا میداند به شهرت نرسیدند؛ از ميان علمای آشكار و مشهور امامان چهارگانه اهل سنت و جماعت (ابوحنيفه، مالك، شافعى، احمد ابن حنبل -رحمت الله علیهم- ) میباشد.
چهار امام از امامان بزرگ كه كتابهاى زيادى تأليف و نوشته كردند، و مطابق همان مذاهب تأسيس شد و كشورهاى بزرگ اسلامی بر اساس مذاهب آنها در محکمهها حكم میكنند، توسط این علما مردم علم زیادی آموختند.
زندگى اين امامان منحصر در علم و تعلم نبود، بلكه اخلاق، دين، تقوا وعبادت هم بود، بنابرین بايد تنها مذاهب آنها مورد اقتدا و پیروی قرار نگیرد، بلکه اخلاق، عبادت، دین و پرهیزگاری انها نیز مورد پیروی قرار گیرد.
- امام ابوحنيفه (رحمت الله علیه):
نام او ابوحنيفه نعمان بن ثابت بن زوطا تميمى كوفى بود. او در سال (80 هجرى) چشم به جهان گشود. گفته میشود او از ميان صحابه انس بن مالك رضی الله عنه را ملاقات نموده است.
امام ابوحنيفه عالم و فقيه بزرگى بود که مذهب حنفی به وى نسبت داده میشود. او از عطاء و نافع و عبدالرحمن بن هرمز و ديگر محدثين حديث روايت كرده، و زفر بن هذيل و ابويوسف و محمد بن حسن از جمله شاگردان وى میباشند.
امام ابوحنيفه (رحمت الله علیه) شخصى باتقوا و عفيف بود به حدی كه از بعضى كارهاى مباح نیز خوددارى میكرد؛ روزى منصور(خليفه) با همسرش در مورد مسئلهٔ اختلاف كردند و براى قضاوت ابوحنيفه را ميان خود قاضی قرار دادند، ابوحنيفه بدون كدام اهميت و مبالات به نفع خانمش قضاوت كرد و به خانهٔ خود برگشت. همسر اميرالمؤمنين هديهاى براى ابوحنيفه فرستاد، ابوحنيفه هديه را براى او برگرداند و گفت: من براى رضامندی الله متعال قضاوت كردم و براى شما قضاوت نكردم.
ایشان با أخلاق ترين مردم در زمان خود بود طوریکه اگر كسى اورا دشنام مىداد و يا سخنى بد برايش مىگفت به بهترين شيوه پاسخ اورا ميداد؛ شخصى نزداش آمد و گفت: اى بدعت كار و مرتد! او در پاسخ گفت: از الله میخواهم هيچ وقت بدعت كار و مرتد نباشم.
الله تعالى مىفرمايد: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا.
و بندگان [مؤمن و شایستۀ] رحمان، کسانی هستند که با فروتنی [و متانت] بر زمین راه میروند و هنگامی که جاهلان [با سخنان ناپسند] آنان را مورد خطاب قرار دهند، [به جای تلافی، به نیکی پاسخ دهند و] گویند: سلام [و با بیاعتنایی درگذرند]. فرقان – آیه ۶۳
بارى ابومنصور میخواست امام ابوحنيفه را به قضاوت مجبور كند، ابوحنيفه برايش گفت: من شايستهٔ قضاوت نيستم. اميرالمؤمنين گفت: دروغ گفتى، تو شايستهگی آنرا داری! . ابوحنيفه گفت: اميرالمؤمنين بر من قضاوت كرد، اگر من دروغ گفتم پس شايستهٔ قضاوت نيستم و اگر راستگو باشم باز هم شايستهٔ قضاوت نيستم.
امام ابوحنيفه بارها به قضاوت امر شد؛ اما قضاوت را قبول نكرد، منصور اورا به قضاوت امر كرد، اما او قبول نكرد و در نتیجه شلاق زده شد، والى عراق (يزيد بن عمر) اورا به قضاوت امر كرد، اما او قبول نكرد و اورا صد شلاق زد و سپس هر روز اورا ده شلاق مىزد. امام احمد بن حنبل (رحمه الله) هنگامیكه شلاق زدنهاى امام ابوحنيفه را به ياد مىآورد گريه مىكرد، و مىگفت: چگونه آن مرد بزرگ شلاق زدن را تحمل مىكرد، در حال كه خود احمد بن حنبل در زندان بود. ایشان بخاطر ترس از واقع شدن در گناه از چنين کارها و مناصب دورى میكرد.
امام ابوحنيفه قرآن كريم را زياد تلاوت مىكرد، گفته میشود در همان خانهی كه وفات كرد 7000 بار قرآن كريم را ختم كرده بود. او تمام شب را با خواندن یك آيه میگذراند، آن آيه را تكرار كرده و میگریست.
میدانید كدام آيت بود؟
الله تعالى میفرمايد: بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهَى وَ أَمَرُّ (٤٦) [قمر: ۴۶] وعدهگاهشان قیامت است كه سختتر و تلختر است.
اين آيت را تكرار کرده و در مورد آن تدبر و تفکر میكرد. وی فقط عالم نبود، بلكه عالم با عمل و مخلص بود.
امام شافعى میگويد: (مردم در فقه عيال ابوحنيفه هستند).
يزيد بن هارون میگويد: (ابوحنيفه فقيه ترين مردم است).
امام ابوحنيفه در سال (150 هجرى) از دنيا رحلت كرد.
- امام مالك (رحمت الله علیه):
نام او ابوعبدالله مالك بن انس بن ابى عامر اصبحى، امام فقيه، محدث، و حافظ بزرگى بود. او يكى از امامهای چهارگانه میباشد كه مذهب مالكى به او نسبت داده میشود. امام مالك احاديث زيادى را از تابعين روايت كرده است و دیگر محدثين از او احاديث روايت كردند.
امام مالك (رحمه الله) شخصى بسيار عابد، زاهد و پرهيزگار بود، سعی و تلاش میکرد تا سخن دنیوی و بیدون فایده نگوید و جز سخن خیر دیگر سخنی از دهانش بیرون نشود.
حالت وى را درمجلس حدیث چنين بيان میكردند كه: هنگام بيان كردن حديث زیاد نگاه نمىكرد، و اگر در مورد مسئلهٔ از وى پرسيده میشد سرش را پائين میكرد ورنگ صورتاش تغيير میكرد، حتى يك بار وقتى از او مسئلهٔ را پرسيدند گريه كرد، برايش گفتند: اى امام بخاطر چه چيزى گريه میكنيد، از همهٔ علما مسائل پرسيده میشود و آنها جواب میدهند. امام مالك (رحمه الله) گريه كرد و گفت: چگونه گريه نكنم در حالى كه هرچيزى كه میگويم با قلم نوشته میشود و به آسمانها بُرده میشود (از سخنانم پرسيده مىشوم).
الله تعالى میفرمايد: وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا (٣٦) [اسراء: ۳۶] و از آنچه دانشی دربارۀ آن نداری پیروی نکن. بیتردید [در قیامت،] گوش و چشم و دل، از همۀ اینها بازخواست خواهد شد.
روزى از كنار قبر رسول الله ﷺ عبور كرد و رو بطرف يارانش کرد و گفت: هر شخصى سخنانش قبول و رد مىشود، مگر صاحب اين قبر.
امام مالک به حديث رسول الله ﷺ عظمت واحترام خاص داشت، هيچ گاهى حديث را در حال تكيه بيان نمىكرد، وقتى حديث برايش بيان مىشد رنگ صورت اش از شدت احترام و محبت تغيير مىكرد.
اين امامان بزرگ اينگونه با رسول الله ﷺ محبت داشتند.
امام بخارى ميگويد: صحيح ترين اسناد حديث روايت شده مالك از نافع از ابن عمر مىباشد.
امام شافعى میگويد: اگر مالك و عيينه نمى بودند علم حجاز نابود میگردید.
امام مالك سال (179 هجرى) در مدينه درگذشت.
- امام شافعى (رحمه الله):
نام او ابوعبدالله محمد بن ادريس شافعى مكى بود. او در سال (150 هجرى) در غزه ديده به جهان گشود، سپس خانوادهاش به شهر مكه نقل مكان كردند و در آنجا كودكى خودرا درحفظ قرآن كريم و فراگرفتن علم سپرى كرد. او براى فراگيرى بيشتر علم نزد امام مالك به مدينه رحلت كرد، بعد از آموختن وحفظ موطأ امام مالك دوباره به مكه برگشت و از آنجا سفرهاى علمى خود به شهرهاى يمن،عراق، و مصر را آغاز كرد.
امام شافعى (رحمه الله) ازدوران كودكى علاقهى زيادى به قرآن كريم داشته و داراى صداى زيبا و دلنشين بود، گاهى اوقات وقتی قرآن را تلاوت میكرد مردم باشنيدن صدايش گريه میكردند. علاقهمندى و محبت امام شافعى با قرآن به حدى بود كه تنها در ماه رمضان روزانه یک بار در روز قرآن كريم را ختم مىكرد و يكبار در شب. يكى از يارانش شبى را (در غير رمضان) نزد وى سپرى كرد، او مىگويد: امام شافعى (رحمه الله) ثلث شب را نماز خواند؛ اما در اين نماز بيشتر از (50) آيت تلاوت نكرد، هر آيت را كه تلاوت میكرد اگر در مورد نعمت میبود از الله متعال آنرا طلب میکرد و اگر در مورد عذاب مىبود به الله تعالى از آن پناه مىبُرد. الله تعالى میفرمايد: إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ (٢٩) [فاطر: ۲۹] در حقیقت، کسانی که کتاب الله را میخوانند و نماز برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم، پنهان و آشکار انفاق میکنند، به تجارتی [پرسود] امید دارند که هرگز زیان [و کسادی] ندارد.
امام شافعى داراى حافظه قوى بود، هنگام كه قرآن كريم را حفظ مىكرد صفحه ديگر را مىپوشاند تا اورا حفظ نكند، حتى بعضى اوقات با يك مرتبه تلاوت كردن تمام صفحه را حفظ مىکرد، با وجود آن هم از كُند بودن حافظه خود شكايت مىكرد.
امام شافعى (رحمه الله) اهل بيت رسول الله ﷺ را بسيار ذكر مىكرد، از شدت محبت و دوستى وی با اهل بيت مردم گمان مىكردند او شيعه و رافضی شده است، درحال كه دوست داشتن اهل بيت رسول الله ﷺ بالاى هرمسلمان فرض میباشد.
امام شافعى (رحمه الله) شخصى بسيار سخاوتمند و كريم بود. در یک وقتى که از يمن به مكه برگشته بود ده هزار دينار نزدش بود، فقرا و بىنوايان وقتى از برگشتن امام شافعى آگاه شدند نزدش رفتند، روز به پايان نرسيد كه او تمام پول را در راه الله مصرف كرد و براى خود دينارى هم باقى نماند.
امام شافعى (رحمه الله) شخصى فقيه، باخشوع و متواضع بود. درمسجد ساعتهاى زيادى مینشست و در قرآن كريم و مخلوقات الله متعال تدبر و تامل میکرد، قلب او به خالقاش وصل بود و به مسجد تعلق گرفته بود.
بسيار نماز خوان ذکر گویان و استغفار کننده بود، شخصى بود که به علم رو آورده و در آن برترى وامام مذهب شافعى بود.
امام شافعى عالم مجتهد بود، که اختلاف نظر او با مردم يك امرطبيعى و عادى بوده، روزى با يكى از مخالفين رأى خود ملاقات كرد و برايش گفت: اى ابويونس، آيا درست نيست با هم برادر باشيم حتى اگر در يك مسئله هم موافق نباشيم.
امام شافعى سال (204 هجرى) در مصر از دنيا رحلت كرد.
- امام احمد بن حنبل (رحمه الله):
نام او ابوعبدالله احمد بن حنبل بن هلال بن اسد شيبانى بود. سال (164 هجرى) در بغداد ديده به جهان گشود. او در كودكى شروع به آموختن علم كرد وبه شهرهاى زيادى مسافرت كرد و از علما آن شهرها علم را آموخت. او (رحمه الله) در ميان مردم به حفظ و اتقان مشهور شد و به يكى از علما فقه و حديث معرفی گرديد.
امام احمد بن حنبل در مسئله خلق قرآن كريم بسيار تعذيب شد، چونكه به عقيده اهل سنت باقى مانده بود اورا شلاق مىزدند وپايمال مىكردند، خون از بدنش جريان پیدا میکرد وبىهوش مىشد، وقتى به هوش مىآمد در زندان مىبود، يارانش در زندان به اوچيزى مىدادند تا بخورد؛ اما امام(رحمه الله) از خوردن چیزی خودداری مىكرد. وقتی از او پرسان میکردند چرا اى امام؟ در پاسخ مىگفت: من روزه دارم.
شبى اورا به زندان داخل كردند هوا بسيار سرد بود، امام(رحمه الله) دنبال آب براى وضو بود، وقتى آب پيدا كرد وضو كرد و تا صبح نماز خواند.
احمد بن حنبل در عبادت امام بود؛ اما با وجود آن عبادت خود را از مردم پنهان میکرد. او مدت زيادى را در زندان سپرى كرد و تمام آن مدت را روزهدار میبود. ایشان قبل از زندانى شدن 300 ركعت نماز نفل در یک شبانه روز ادا مىکرد، بعد از زندانى شدن و شلاق زدن 150 ركعت نماز میخواند.
مروزى مىگويد: 14 ماه احمد بن حنبل را همراهى كردم، در اين مدت هر شب قيام الليل مىكرد و قران را ختم میکرد؛ اما من از ختمهاى او آگاه نشدم.
احمد بن حنبل (رحمه الله) شخصى بود داراى علم، اخلاق، عبادت، تواضع و فروتنى؛ روزى مردى نزد وى آمد و گفت: اى امام چه بسیارند آنانکه برايت دعا مىكنند. اشك از چشمان احمد بن حنبل (رحمه الله) سرازير شد و گفت: من هراس دارم از اینکه اين استدراجى براى من نباشد و گفت: (اللهم اجعلني خيرا مما يظنون واغفرلي مالا يعلمون) يا الله، من را بهتر از آنچه آنها گمان مىكنند قرار ده و آنچه را نمىدانند مورد عفو و ببخش خود قرار ده). او (رحمه الله) يكى ازائمه چهارگانه و امام اهل سنت و جماعت بود با وجود آن هم اينگونه تواضع و فروتنى داشت.
او به حد تقوا و پرهيزگارى داشت كه از خانه صالح پسر خود غذا نمىخورد، چونكه او تحفههاى خليفه را قبول میکرد.
امام احمد بن حنبل از دوران كودكى آموختن علم را آغاز كرد و تا آخرعمر و در بزرگ سالى نیز به آن ادامه داد. از او پرسيدند: تا چه زمانى آموختن علم را ادامه مىدهى؟ گفت: تا زمان داخل شدن به قبر، آموختن علم را ادامه مىدهم.
علما مىگويند: بعد از محمد ﷺ 2 شخص دين اسلام را با استوار بودن خود حفظ كردند 1- ابوبكر صديق (رضى الله عنه) در هنگام حادثه ارتداد. 2- احمد بن حنبل (رحمه الله) در سختى و محنت.
احمد بن حنبل مؤلفات زيادى در سنت و توحيد و فقه و تفسير دارد، مشهورترين مؤلفات او كتاب (المسند) در حديث میباشد.
او (رحمه الله)در سال (241 هجرى) از دنيا رحلت كرد.
منابع:
1. محاضرة نبيل العوضي (الائمة الاربعة)
2. سايت اسلام ويب