مرحلهی کودکی از مهمترین مراحل پرورش جسمی و فکری انسان در طول حیات بوده که کودک در این مرحله جسماً و فکراً پرورش میابد. بنابراین تربیت کودک در این مرحله از با اهمیتترین موارد است که باید به شیوهی درست و صحیح صورت گیرد. هوش و فکر کودك در این مرحله شبیه به کاغذ سفید بوده که شنیدههای محیط حیات اش درج آن لوحهٔ سفید میشود. و یا هم کودک بسان شاخهٔ تر و تازه میماند که به هر سو آنرا بچرخانی، میچرخد. کودك در این مرحله از اثر پذیری بالایی برخوردار بوده و هرآنچه را از محیط خود میبیند، بدون اندیشیدن از آن تقلید مینماید. در این مرحله [کودکی] والدین نخستین الگوی کودکان از لحاظ اعتقاد عمل اخلاق و بالاخره تمام زندگی بوده؛ به شیوهٔ که والدین اعتقاد دارند کودکان نیز خودرا به همان عقیده برابر میسازند. چنانچه رسول الله ﷺ میفرماید: «کل مولود یولد علی الفطرة، فابواه یهودانه او ینصرانه او یمجسانه» (رواه البخاری)
ترجمه: هر نوزادی بر اساس فطرت متولد میگردد، این والدین او هستند که وی را یهودی، عیسوی و یا مجوسی به بار میآورند.
به این ترتیب، تولد نوزاد که بر اساس آیین فطرت (اسلام) بوده، ازینکه در مرحله نخستین زندگی خویش شب و روز در محیط خانواده سپری نموده؛ از آنها میآموزد، و به تقلید از والدین خویش به همان دین و آیین میگراید.
از آنجاییکه عقیده سنگ بنای اعمال آدمی را تشکیل میدهد و حیثیت تهداب را داشته که اگر تهداب صحیح و درست باشد سایر تعمیر نیز درست میباشد. بناءً اگر عقیده فرد راسخ و محکم باشد سایر اعمال نیز به تبع آن میباشد و عمل نیک انسان زمانی مورد پذیرش الله متعال قرار میگیرد که ناشی از عقیده توحید و باور به ذات اقدس الهی باشد که انسان را به ایثار و فداکاری و جانفشانی وا میدارد.
بنابراین، والدین کودك مسؤولیت نهایت سنگین به عهده داشته تا در راستای پرورش و تعلیم عقیده راسخ به کودك، مسؤولیت خویش را به وجه احسن انجام دهند؛ چون کودکان در این مرحله دارای مسؤولیتی نبوده و از اوقات فراغت بیشتری نسبت به سایر اعضای خانواده برخوردار میباشند که باید از این وقت برای تربیتشان مطابق آیین فطرت (دین اسلام) استفاده اعظمی صورت گیرد.
اما از اینکه امروزه کودکان بیشتر اوقات شان را با تماشای تلویزیون، استفادهی مبایل و سایر وسایل الکترونیکی سپری مینمایند که اندیشه کودکان را به خود مشغول ساخته است و بزرگترین تأثیرگذار فرهنگی, دینی,اخلاقی واجتماعی در جوامع بشمار میآید.
بناءً والدین مکلفیت دارند تا در انتخاب شبکههای تلویزیونی و برنامههای مورد علاقه کودکان [کارتون] توجه زیاد به خرچ دهند. چون کودکان در مرحله ذخیره سازی معلومات و تاثیر پذیری شدید قرار دارند و هرآنچه از پرده تلویزیون میبینند در تربیت، شخصیت و اخلاق آنها تاثیر مستقیم دارد. کودك که با ذهن عاری از اطلاعات و معلومات در برابر آن نشسته است، هرآنچه میبیند متاثر از اندیشه و افکار آن شده و از آن تقلید مینماید و آنرا در رفتار و گفتار روزمره خویش تبارز میدهد.
از اینکه تولید برنامه های کارتون در کشورهای مختلف مخصوصاً غرب با فرهنگ و آیین متفاوت از جامعه اسلامی صورت میگیرد که سازگار با فرهنگ و دین خودشان بوده و کشور تولید کننده برای گسترش فرهنگ و دین خود؛ اندیشه، افکار و ارزشهای ویرانگر خویش همچون عقاید منحرفانه، هویت غیر اسلامی، بیبند و باری، بیحجابی و امثالهم را در خلال برنامههای تولید شده انعکاس داده و آنرا بصورت گسترده تبلیغ مینماید که این یک امر خطیر برای آینده کودکان و جوامع اسلامی میباشد. مثالهای مهم این موضوع را در انیمیشن های امریکایی و اروپایی میشود بگونه ذیل ارایه نمود: انمیشن نجات دهندهگان محصول سال 1977 امریکایی که توسط والد دیزنی تولید شده این انیمیشن با نشان دادن کارتونهای برهنه ایدیالوژی برهنگی را در چشم اطفال عادیتر میسازد. به همین ترتیب، انیمیشنی بنام شیرشاه که بیشترین بیننده و علاقمند میان اطفال و نوجوانان دارد؛ به ترویج افکار گمراه کننده میپردازد. همچنان انیمیشن اسفنجی که افکار جنسی و تخریب عقاید اسلامی را به دنبال دارد که موضوعات جنسی را در سنین کودکی به اطفال تلقین مینماید و در نهایت انیمیشن پابجی که بشکل گیم میان اطفال، جوانان و نوجوانان بازی میشود؛ مستقیما روی تخریب عقیده پاک اسلامی کار نموده که با اجرای اعمالی همچون از بین بردن کعبه شریفه و سجده کردن به بت به عنوان امتیاز عبور به بخش دیگر بازی از آن یادآوری کرد. باید افزود که این کشورها با تولید انیمیشن های که در آن سحر و جادو به عنوان یک عمل مجاز و خارق العاده نمایش داده میشود به ترویج اعمال حرام میپردازند.
برای نقشهای که شیاطین را منعکس میسازد بیشتر کارتونهای زیبا روی برگزیده شده تا در دید اطفال به عنوان پدیده مثبت و مشروع جلوه داده شود، حالانکه در متون اسلامی از شیاطین و جادوگران به عنوان چهره های منفی و دارای علایم زشت و وحشتناک تصویر ارایه گردیده است که این نهادها با نمایش چنین انیمیشنها حقایق را معکوس جلوه داده و از شیطان نیروی برتر و نیک به نمایش میگذارد. همچو موارد نیروی دید اطفال را غصب و مطابق پلانهای شوم خود جهت میدهند چون میدانند که اطفال آنچه را میبینند تقلید میکنند نه تحلیل. امروزه که کشورهای اسلامی در معرض جنگ فکری با غرب قرار داشته و شبکههای متعدد برای پیشبرد این ماموریت در قالب برنامههای گوناگون در کشورهای اسلامی فعالیت دارند که چینلهای دارندهی برنامههای کارتونی نیز ازین امر مستثنی نبوده و نمونههای بارز آن برای زمینه سازی پذیرش افکار، ارزشها و آیین غربی در فوق بیان گردید. این یک امر واضح است که تاثیر پذیری کودکان بیشتر از سایر اقشار جامعه بوده و به همین دلیل کودکان مورد تهاجم و هدف اصلی غربیان قرار دارد. از اینکه تاثیرات جنگ نرم (تهاجم فکری) به همه ملموس نیست و نتایج آن عمیق و طویل المدت بوده و در آینده رونما میگردد و در حال حاضر زیاد واکنش بر انگیز نمیباشد؛ غرب بخاطر رسیدن به استعمار جوامع اسلامی از همین روش استفاده میکند و با تهیه و تولید برنامههای رنگارنگ مطابق فرهنگ، ارزش و اندیشه غربی، و نمایش و تبلیغ آن از دریچههای مختلف؛ به پخش و نشر هنجارهای جوامع شان میپردازد و طرفداران قابل توجهی را در بین قشر کودك به خود جلب نموده و همواره فعالیت شان جهت تغییر عقاید کودکان مسلمان میباشد، چیزیکه امروزه بسیاری از والدین نسبت به آن بی اعتنا هستند. چون کودکان از قابلیت تمیز قابل توجهی برخوردار نبوده و بین درستی و نادرستی افکار و آنچه میبینند، تفکیک قایل شده نمیتوانند. از این جاست که کودك بصورت غیر شعوری هر آنچه را دیده است در عمل پیاده میکند و همان رویه و کردار، پایه اعمال و رفتار بعدی اش را شکل میدهد.
بنابراین، در این مرحله باید توجه جدی صورت گیرد تا ذهن کودك از تهاجم فرهنگی و دینی کشورهای غیرمسلمانان حفاظت شود، تا مبادا کودکان در معرض هدفهای نادرست غربیان قرار گیرند و رفتار و کردار شخصیتهای بارز کارتون را منحیث الگوی خویش قرار دهند و تحت تاثیر آنها واقع شوند. در عوض، وقت فراغت شان با تدریس قرآن و سیرت پیامبر ﷺ همنشینی با والدین و بزرگان پر گردد، تا از اخلاق و رفتار اسلامی آنها متاثر گردیده و سیرت پیامبر ﷺ و اصحابش با زبان شیوا و ساده برایشان بازگو گردد و منحیث الگوی حسنه به معرفی گرفته شود، تا باشد کودکان با عقیده اسلامی پرورش یابند و فلاح و رستگاری دنیا و آخرت را نصیب گردند.
و نیز منحیث راه حل باید گفت؛ از جمله راههای مناسبی برای ایجاد بدیل این موارد [کارتونهای غربی] سرمایه گذاری و کار روی ساخت کارتونهای اسلامی میباشد که به نمایش فرهنگ، آداب و اخلاق اسلامی، بیان و نمایش شخصیتهای بزرگ اسلامی بپردازد تا از آوان کودکی اطفال همت و غیرت شخصیتهای بزرگ را در ذهن، اندیشه و عمل خود داشته باشند و منحیث الگوی عملی از آن سود بجویند. بنابرین، در عرصه ساخت کارتونهای بدیل به تشویق نهادها، رسانهها و حتی دولت حاکم پرداخت تا با پدیدههای منفی و وارداتی غربی مقابله صورت گرفته و در نتیجه فرهنگ اصیل و ناب اسلامی غنامندی بیشتر پیدا کند.
نويسنده: احمدشاه هشام.