گروهی که پیامبر ﷺ شکایت آنها را برای الله متعال نمود:
{ وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا }.
قرآن همان روحی است که مومن در سفر دشوار خود در این زمین با آن انس می گیرد، نوری است که ابعاد روحی او را روشن می نماید، معلمی است که به او می آموزد و راهنمایی است که راه را به او نشان می دهد.
زندگی با قرآن، جهانی از احساسات را در جان انسان بر میانگیزاند، وتنها کسی آن را دریافته است که قرآن را با حسی بیدار وقلبی گشاده همراهی کرده باشد،جهانی که روح در اکناف آن شناور میشود، واندیشه در میادین آن جولان می گیرد و روح از فیوضاتش به اندازهی سیراب شدن یا به اندازهی که توانش داشته باشد بهره مند می شود!
زندگی با قرآن زندگی با خداست، قرآن کتابی است که از جانب خداوند فرود آمده است وکلامی است که به انسان عنایت دارد،به جان، قلب واندیشهی او، قرآن کلامی است متصل به الله با شکوه و عظمت و سزاوار ستایش،که او را با اسماء، صفات وافعالش می ستاید، قدرت معجزه آسایش را توصیف می کند، بزرگی وجبروت او را به رخ می کشد و او را به صفاتی که نقش بشری می تواند آن را درک کند وبفهمد، میشناساند.
هنگامی که انسان با قرآن، در واقع با خدای خود زندگی میکند، چه آن زمان فضل و رحمت بی کران او را حس میکند، همان نیرویی که می طلبد پروردگار با شکوهش او را از خلال آیات کتابش مخاطب قرار دهد، در حالی که او ذره یی فانی وغباری پراگنده در گستره ی هستی بیش نیست، ذره ای که اگر رحمت بی پایان وفضل بی کرانش نمی بود، در مالکیت بی حد و حصر خداوند و در سیارهای که در آن به سر میبرد، وزنه ای به شمار نمی آمد، عنایتی که رعایت این ذره را نموده و رسول کریم را به سوی آن گسیل داشته و کتاب فرود آمده اش را به او خوانده است تا به وسیله آن هدایت یابد، آری اگر فضل خدا نمی بود، او ذره ای فانی، غباری پراگنده و ضایع شده ای بیش نبود.
چه آن زمان که رحمت گسترده ی خداوندی را حس می نماید، با آن زمان که به دنبال سخن خداوند پاک و بلند مرتبه در قرآن از اولین سوره تا آخرین سوره باشد، از فاتحه تا معوذتین « فلق وناس», آری او در هر لحظه که با قرآن زندگی می کند با خدای خود به سر می برد.
از این رو رسول اکرم صلی الله علیه وسلم مومنان را به مداومت در تلاوت وذکر قرآن سفارش می کند واز جدایی میان مسلمانان و کتاب خدا بر حذر می دارد تا که این رابطهی زنده قطع نشود و ریسمانی که قلب مومن را به خدا پیوند می دهد از هم گسیخته نگردد وتا که زنگاری بر دل ها ننشیند.
نفس بشری در معرض میکروب ها و ویروس هایی است که خاک پراگنده در فضای هستی پیوسته آن ها را به او عرضه می کند، چه آن خاک، خاک تن پروری باشد، ویا خاک مادی گرایی وکشمکش هایی که پیرامون آن وجود دارد. و اگر انسان این خاک را از نفس و روحش نزداید، آهسته آهسته متراکم می گردد، تا به جا که پاکی نفس او را از بین می برد و شفافیت روح را کدر می کند، و در نهایت نوری از آن گذر نخواهد کرد.
آنگاه که انسان در قرآن با خدا زندگی کند، قرآن این زنگار را از نفس او پاک می نماید، که در نتیجه ی آن روح از اسارت نفس جدا می گردد و به حرکت در می آید واز نور خداوندی اقتباس می کند وکلامی متصل از جانب خداوند در اعماق نفس او روان می گردد و آن را نورانی می نماید:
{ اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ } النور«35».
« الله نور آسمان ها وزمین است، مَثل نور او مانند چراغدانی است که در آن چراغی( افروخته) باشد، که آن چراغ در (میان) شیشهای است، آن شیشه گویی ستاره ای درخشان است، این چراغ با روغن درخت پر برکت زیتون افروخته میشود، که نه شرقی است نه غربی، نزدیک است که روغنش بدون تماس با آتش شعله ور شود، نوری است که افزون بر نور، والله هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می کند، والله برای مردم مثال ها می زند، والله به هر چیز آگاه است».
بنابر این!! مسلمان از تلاوت، تدبر، عمل و مصاحبت با قرآن بی نیاز نمی شود، نفس تلاوت عبادت است، کتابی که خداوند برای خوانندهی آن به ازای هر حرفی آجری در نظر می گیرد.
ليكن افسوس که بیشتر مسلمانها در قبال حقوق قرآن «کتاب و پیام الله به بنده هایش» مقصر اند و به آن عنایتی قائل نیستند و هنگامی به آنها چیزی پیش شود به آن رجوع نمی نمایند تا بنگرند که خالق آن ها برای ایشان چه رهنمایی نموده زیرا وی از هر شخص و هر چیز دیگر به آنها آگاه وعالم است، در حالیکه اگر نامه یی به کسی از طرف پادشاهی بیاید چه بسا خوش می شود و می نگرد چه گفته است در آن وبه زود ترین فرصت آنرا به عمل در می آورد اما هنگامی رب العالمین به ما نامه یی می فرستد و خود وی می فرماید: ومن اصدق من الله قیلا، ومن اصدق من الله حدیثا، در قبال آن بی توجهی نشان می دهیم و از وی میخواهیم تا به ما نعمت های خود را افزون نماید وصحت وغنی ودیگر نعمات را به ما عطا کند این مانند واقعه ی است که در پایان آن خودتان قضاوت نموده می توانید و برایتان به بهترین شکل وضاحت می یابد:
روزی پدری به کشوری دور دست رفت و خانم، فرزند و دو دختر خود را در شهری که زندگی می نمودند ترک نمود اما به مرور وقت برای آنها نامه یی می فرستاد و هنگامی آنها نامه را می گرفتند نسبت به احترام و قدر دانی زیادی که به پدر خود داشتند آنرا میبوسیدند و از آن محافظت می نمودند بدون اینکه آنرا بخوانند و در هر بار با نامهی پدرشان همین گونه می نمودند ، در همین هنگام مادر آنها به بیماری شدید مبتلا شد و آن ها به سبب نبود پول نتوانستند او را علاج نمایند و به همین گونه از بین رفت و فوت نمود، و بعد از مدتی فرزند وی با دوستان بد آشنا شد و به کارهای ناروا مانند شراب خواری وقمار دست به عمل زد وکسی نبود تا جلو اورا گیرد زیرا آن دو دختر توان مانع شدن وی را نداشتند، بعد از چند مدتی یکی از دختران آن با مردی ازدواج نمود که از اخلاق وعادات اسلامی اصلا چیزی در خود نداشت وفقط یک دختر آن باقی ماند، در این زمان پدر به خانه بر گشت و مشاهده نمود که جز دختر وی کسی در خانه نیست پرسید مادر ، فرزند و دختر وی کجاهستند آن دختر داستان آنها را برایش بیان نمود، پدر گفت: پس نامه ها را چی کردید که برایتان فرستادم و در آن برایتان در مورد همه یی آنها توصیه نمودم و مقداری پول با آن همچنان گذاشتم، دختر برایش گفت ما آنرا نگهداری می نمودیم ومیبوسیدیم و از میان آن هیچ آگاه نبودیم، بعدا دختر حسرت و تاسف میخورد که چرا آنرا باز ننمودند و نخواندند که در آن نامه چه نوشته است.
بعد از اندیشیدن در واقعه فوق معلوم میشود که ارتباط ما با قرآن مانند ارتباط آن خانواده با نامهی پدرشان است زیرا اکثر مردم امروز قرآن را در چند غلاف می پوشانند تا خاک نگیرد و آن را میبوسند و از سر عروسان تیر می کنند تا با برکت شود، اما در واقع به نوعی از انواع هجر قرآن مبتلا شده اند.
اگر نگاهی به صحنه زندگی مسلمانان بیفکنید، ببینید قرآن در کجاست؟ در دستگاههای حکومت؟ در نظامهای اقتصادی؟ در تنظیم روابط و مناسبات مردم با یکدیگر؟ در مدرسهها و دانشگاهها؟ در سیاست خارجی و روابط با دولتها؟ در تقسیم ثروتهای ملی میان قشرهای مردم؟ در خلق و خوی مدیران جوامع اسلامی و همه قشرهای ملتها که کم یا بیش از آنان تأثیر میپذیرند؟ در رفتار فردی حکام اسلامی؟ در روابط زن و مرد؟ در خوراک و پوشاک؟ در کدام جلوه اصلی زندگی؟ در کاخها؟ در سپردهها و اندوختههای بانکی؟ در معاشرتها؟ در کجای حرکت عمومی و اجتماعی انسانها؟ از این همه میدانهای زندگی، تنها مساجد و مأذنهها و احیاناً برای ریاکاری و مردم فریبی بخش ناچیزی از رادیوها مستثناست. اما ایا قرآن برای همین است؟
بعد از دانستن جایگاه ومنزلت قرآن، حالت مردم و کوتاهی شان در قبال حقوق قرآن نگاهی مختصر به هجر قرآن، اسباب و آثار آن بالای زندگی مسلمان وعلاج آن می پردازیم تا دوباره به کلام الله رجوع نماییم و به آن چنگ بزنیم،الله متعال می فرماید: وَذَكِّرۡ فَإِنَّ ٱلذِّكۡرَىٰ تَنفَعُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ (۵۵) ذاريات. ترجمه: و پند ده، هرآیینه پند دادن سود میدهد مؤمنان را.
اصل منشأ بحث این فرموده الله متعال است : { وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا }(۳۰) فرقان ترجمه : و پیامبر (الله) گوید: «پروردگارا! بیگمان قوم من این قرآن را رها کردند».
تعريف هجر قران كريم:
در لغت : واژه «هجر» چندین معنا دارد : اگر آن را از هَجر مشتق بدانیم معنایش ترک ،رها کردن خواهد بود، یعنی اینان قرآن را به هیچ وجه قابل التفات ندانستند، نه آن را پذیرفتند و نه از آن متاثر شدند. اگر آن را از هُجر مشتق بدانیم دو معنا میتواند داشته باشد، یکی آن که قرآن را یاوه و هذیان پنداری، دوم آن که قرآن را هدف استهزا و تمسخر و یاوهها و هذیان قرار دادن.
هجر قران کریم در اصطلاح : ترک، رو گردانی و دوری از تلاوت و تدبر احکام و آیات قرآن کریم ، و عمل نکردن ، باور نداشتن ، و افترا بالای آن.
مفسّران، مهجوریت را تفسیرهای گوناگون کردهاند :
1. توصیف كردن قرآن به اوصافی که در آن نیست، مانند اینکه کفار گمان میکردند که قرآن سخن باطل و متضمّن هذیان و از اساطیر اوّلین است.
2. رویگردانی مشرکان از قرآن طوریکه هر وقت انرا میشنیدند سخنهاى لغو و هذیان در میان میانداختند، یعنی کفّار موقع شنیدن قرآن سخن لغو در میان میانداختند که دیگران آنرا استماع ننمایند، و ایمان نیاورند.
3. بلند كردن صدا در هنگام شنيدن آن تا مردم به احکام و وعظ آن گوش ندهند.
4. رها کردن تلاوت قرآن کریم.
خداوند متعال کسانی را که از قرآن روی گردان می شوند به عذاب شدیدی در قیامت تهدید کرده و فرموده : (مَن أَعرَضَ عَنهُ فَإِنَّهُ يَحمِلُ يَومَ القِيامَةِ وِزرًا خالِدينَ فيهِ وَساءَ لَهُم يَومَ القِيامَةِ حِملًا)سورة طه، آية: 100-101. ترجمه : کسیکه از آن (قرآن) روی گردان شود، پس بیگمان او روز قیامت بار سنگینی (از گناه) بر دوش خواهد کشید، که در آن (رنج) جاودانه خواهند ماند، و برای آنها روز قیامت بد باری است. و در دنیا زندگی وی مملو از نگرانی پریشانی و عدم آرامش و آسایش میباشد، الله متعال فرموده: (وَمَن أَعرَضَ عَن ذِكري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنكًا وَنَحشُرُهُ يَومَ القِيامَةِ أَعمى).سورة طه، آية: 124 ترجمه : و کسیکه از یاد من روی گردان شود، پس بیگمان زندگانی (سخت و) تنگی خواهد داشت، و روز قیامت او را نابینا بر انگیزیم.
اقسام و نشانه های هجر قرآن:
هجر قرآن کریم انواع و اقسام گوناگون دارد که برخی آن شدیدتر از برخی دیگر است، از جمله:
1- گوش ندادن و احترام نكردن قرآن، طوریکه در هنگام تلاوت لهو و لعب کرده و به صحبتهای بیهوده خودرا مصروف کردن.
2- ترك عمل به آن و نپذیرفتن اوامر و دوری نکردن از نواهی آن زیرا قرآن کریم کتابی است که حیثیت دستور زندگی مؤمن را دارد .
۳- ترک حكم به قران در مسایل مربوط به اصول دین؛ قرآن تشريعات لازم و مناسب را براي رفع اختلاف ميان مردم وضع كرده است و خداوند متعال ما را از تحاکم به غير قرآن نهي كرده است زيرا قرآن رهنمایی مؤمن و منهج درست دین و دنیای اوست.
۴- ترک تدبر آیات قرآنی، اگر مؤمنان راستین و پرهیزگاران واقعی، تلاوت را با تدبر همراه سازند، از سفره رنگین الهی بهرهمند میشوند.
قرآن کتاب تدبر است و اکتفا به تلاوت بدون تدبر، نمیتواند انسان را به اهداف قرآن رهنمون شود. اساساً قرآن کریم برای تدبر نازل شده است: «کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیکَ مُبَارَکٌ لِیدَّبَّرُوا آیاتهِ» سورة ص ايت 29 ؛ این کتابی است پر برکت که بر تو نازل کردهایم تا در آیات آن تدبر کنند».
۵- ترک طلب شفا و تداوی با آن؛ قرآن نازل شد تا شفا و رحمت برای مومنان باشد، الله متعال فرموده: (وَنُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَرَحمَةٌ لِلمُؤمِنينَ). سورة الإسراء، آية: 82 ترجمه : و فرود میاریم از قرآن آنچه را که شفا و رحمت برای مؤمنان است.
أسباب هجر قرآن كريم:
- أسباب هجر تدبر قرآن كريم :
تدبر در قرآن یعنی تفکر ، اندیشیدن ، دانستن معانی و ایستادن بر مفاهیم آن است، که در زندگی خواننده آن از اهمیت و خوبی زیادی برخوردار است، زیرا که اطاعت از فرمان پروردگار است و باعث نیکویی فرد میشود، هجر تدبر دلایل زیادی دارد از جمله:
- نافرمانی الله متعال ، انجام دادن گناهان زیاد و اصرار بر آن؛ زیرا گناهان زیاد باعث پوشیده شدن قلب و مهر زدن بر آن میشود، که بالاخره انسان را از تدبر منع میکند الله متعال فرموده (وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا)سورة الأنعام، آية: 25 ترجمه و ما بر دلهای شان پردهها افکندهایم تا آن را نفهمند و در گوشهایشان سنگینی (قرار دادهایم).
بنابراین شایسته یک مسلمان اینست که از گناهان که مانع تدبر در قرآن میشود دوری کند .
- ترک و دوری از دعا، چون دعا وسیله تقرب به خداوند متعال است، پس باید از الله متعال بخواهیم که ما را در فهم و تدبر قران یاری کند، ابن تیمیه رحمه الله همواره در دعای خود میگفت :اللهم يا معلّم آدم وإبراهيم علّمني، ويا مفهّم سليمان فهّمني”.
بار الهی چنانچه برای آدم و ابراهیم علیهما السلام علم اموختاندی به من نیز علم بیاموزان، و چنانچه فهم و درک حقایق را نصیب سلیمان ساختی به من نیز نصیب کن
- جهل به زبان عربی، زیرا قرآن کریم به زبان عربی که یکی از فصیح ترین و گسترده ترین زبانهاست و توانایی بیان معانی مورد نیاز دلها را دارد نازل شده است، پس اگر تلاوت کننده قرآن کریم با زبان آن( عربی ) آشنایی نداشته باشد چگونه میتواند در آن تدبر نماید. و نباید تعمق در تجوید و درست تلاوت نمودن مانع تدبر و فهم معانی قران کریم شود.
- توجه نکردن به مطالعه کتابهای تفسیر، علوم قرآن و اسباب نزول و غیره ، ممکن تلاوت کننده قرآن در برخی از آیات اشتباه کند و مطلبی را استنباط کند که آن مقصود نیست و یا تاویل و تفسیر اشتباه کند و دچار خطا شود، بنابراین منابع معتبر تفسیر قرآن کریم بهترین دلیل برای مؤمن است که برای فهم آیات، علوم و احکام قرآن به آن رجوع کند.
- اسباب هجر تلاوت قران کریم
- جهل و ندانستن فضیلت خواندن قرآن کریم، زیرا غفلت مؤمن از ثواب تلاوت قرآن کریم، او را از تلاوت آن روی گردان میگرداند، اما اگر از فضیلت آن اگاهی داشته باشد حتما حصه بزرگ از وقت خودرا برای آن میدهد، از ابن مسعود رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: «مَنْ قَرَأ حَرْفاً مِنْ كِتَابِ اللهِ فَلَهُ حَسَنَةٌ، وَالحَسَنَةُ بِعَشْرِ أمْثَالِهَا، لا أقول: ألم حَرفٌ، وَلكِنْ: ألِفٌ حَرْفٌ، وَلاَمٌ حَرْفٌ، وَمِيمٌ حَرْفٌ»: «هرکس يک حرف از کتابِ الله را بخواند، برای او يک نيکی است و هر نيکی ده برابرش پاداش دارد؛ نمی گويم: “ألم” يک حرف است؛ بلکه «الف» يک حرف، «لام» يک حرف و «ميم» يک حرف است». [صحیح است] [به روایت ترمذی]
- اشتغال به دنیا و ندانستن اينكه هدف از پیدایش انسان عبادت الله متعال است، طوری که انسان همه وقت خودرا برای برآورده کردن نیازمندی های دنیوی به خرج میدهد و هیچ وقتی و یا بسیار اندک انرا برای تلاوت قران کریم میدهد، پس بالای فرد مسلمان لازم است که وقتی بیشتری برای عبادت و رسیدن به بهشت به خرج دهد، الله متعال فرموده : وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَاۖ وَأَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ(۷۷) قصص ترجمه : و با آنچه الله به تو بخشیده است، [ثوابِ] سرای آخرت را بجوی و [در عین حال،] بهرهات را از [زندگی] دنیا نیز فراموش نکن؛ و چنان که الله به تو نیکی کرده است، تو نیز [به بندگانش] نیکی کن و هرگز در پیِ تبهکاری [و فساد] در زمین نباش. بیتردید، الله مفسدان را دوست ندارد».
- سستی و ضعف اراده، و علاج آن، انجام کارهای خیر بسیار و ادامه دادن به آن است، هر چند اندک باشد، زیرا اندک ماندگار بهتر از زیاد منقطع است.
- اسباب هجر عمل به قران کریم
علت ترک عمل به قرآن کریم، عدم رعایت اوامر و دوری از نواهی آن است، مؤمن باید واجباتی را که در آن وارد شده است به جا آورد و در ان اتقان را رعایت نماید و از محرماتی که خداوند متعال در کتاب خود از آن نهی فرموده است دوری کند، تا رضایتمندی الله متعال و سعادت دنیوی و اخروی را حاصل نماید.
برخی از اسباب ترک عمل به قرآن کریم قرار ذیل است:
- اعراض و روگردانی از قران و روآوردن به چیزهای دیگر، مانند گوش دادن به صحبت های بیهوده، و آنچه در آن فایدهی نیست.
- رجوع نکردن به آن در اصول و فروع دین به این دلیل که افاده یقین را نمیکند.
- آثار و نشانه های هجر قرآن کریم:
- سختی دلها: الله متعال فرموده: { أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ} (28) سورة الرعد،{همانا با یاد خدا دلها آرامش می یابد} بنابراین قران کریم وسیله نرمی سختی قلب و ارامش یافتن آنست.
- شیاطین جن و انس بالای بنده چیره میشود : خداوند متعال فرمود: فَٱللَّهُ خَيۡرٌ حَٰفِظٗاۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّـٰحِمِينَ (۶۴) يوسف .
الله بهترین نگهبان است و او مهربانترینِ مهربانان است».
و همچنان رسول الله ﷺ فرموده بی گمان شيطان از خانه ای فرار می کند که در آن سوره ی بقره خوانده می شود». [صحیح است] [به روایت مسلم] .
- محرومیت از فضل و ثواب بزرگی که بنده از تلاوت قرآن و استماع آن به دست می آورد.
- محرومیت از شفاعت قرآن برای بنده در قیامت: پیامبر اكرم ﷺ فرموده : قرآن بخوانيد که روز قیامت درحالی می آید که برای خوانندگانش شفاعت می کند». [صحیح است] [به روایت مسلم]
- منتشر شدن بدعت ها و عمل به آن: زیرا روی گردانی از کتاب خدا، رحلت سنت نبوی ، پیروی کردن از هوی و هوس و گسترش جهل را به دنبال دارد.
- درمان هجر قرآن کریم:
یکی از اصلی ترین روش درمان هجر قرآن اینست که فرد مسلمان حصه معین آنرا روزمره تلاوت کند و به آن پابند باشد،و یکی از بهترین اوقات برای آن صبح وقت است به دلیل وجود برکت در این زمان چنانچه در حدیثی صحیح البانی ذکر شده است.
علاوه بر آن باید تلاوت کنندهای قرآن کریم به گونهای تلاوت کند که گویا آیات بالای او نازل میشود تا پیامهای انرا فرا بگیرد و به آن ایمان بیاورد و سپس به آن عمل کند ، و از کارها و چیزهای که از فهم قرآن بازمیدارد دوری نماید، زیرا قرآن کریم کلام پروردگار است و باید تعظیم کرده شود.
از جمله مواردی که باید مورد توجه قرار گیرد؛ اینست که مسلمان آداب تلاوت قرآن کریم را مراعات نماید ، از جمله :
- درست گوش دادن به قرآن کریم ؛ با تمرکز کامل بر آنچه از آیات آن خوانده می شود.
- بعضی اوقات فراغ و بیکاری که در زندگی مسلمان است باید آنرا در تلاوت و گوش دادن قرآن کریم بگذراند، مانند هنگام مسافرت با ماشین، هنگام که بسوی وظیفه میرود، و یا هم قبل از خواب کردن.
و باید بدانند آنانکه در خواندن قرآن با مشقت و سختی روبرو میشوند اینکه برای آنها دو برابر اجر و پاداش است ؛ اجر تلاش و آجر تلاوت.
در اخیر به یک نکته اشاره میکنیم و آن اینکه بهترین موردی که به هجر نکردن قرآن کمک میکند تطبیق و عملی نمودن احکام قرآن و پرهیز از منهیات آنست.
منابع:
١- كتاب قران را چگونه بخوانیم، تألیف سید قطب.
۲- سایت الموضوع.
٣-كتاب نضرة النعيم في مكارم أخلاق الرسول الكريم، تاليف مجموعة من العلماء.
٤- معجم المعاني الجامع.
٥- سایت الفكرة