نواقض جمع ناقض است یعنی نقضکننده و نابود کننده که وقتی بر چیزی عارض شود، آن را نابود میگرداند.
نواقض اسلام به اعمالی گفته میشود که وقتی مسلمانی آن را انجام دهد، اسلامش را تخریب و نابود میسازد، یعنی از دایره اسلام خارج میشود.
نواقض اسلام و توحید بیشتر از آن است که ذکر می شود اما در این بحث اساسات و آنچه مورد اتفاق علما بوده و آنچه خطیر بوده، و مردم زیادی به آن مبتلا هست ذکر خواهیم کرد.
نواقض اسلام و توحید قرار ذیل است:
1- شـرك آوردن در عبادت خـدای يكتا و برای او شريك قایل شدن.
الله متعال می فرمايد:
﴿ان الله لا يغفر أن يشرك به ويغفر ما دون ذلك لمن يشاء ﴾”النساء:116″
ترجمه: خـداوند نمى بخشد اینكه به او شرك آورده شود، و بیدون از شرک، برای هركسیكه بخواهد، می آمرزد.
و همچنان می فرمايد: (ومن یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجنة ومأواه النار وما للظلمين من انصار) (المائدة :72)
ترجمه: بی گمان كسى كه به خداوند شرك آورد، خداوند بهشت را بر او حرام می گرداند و جايگاهش آتش دوزخ است، و ستمكاران ياورانی ندارند.
و از جمله شرك در عبادت خـداوند متعال دعا كردن به مردگان و طلب یاری و کمک از آنهاست، و همچنين نذر كردن و ذبح و قربانی برای آنهاست.
2- هر که میان خود و خداوند واسطه قرار دهد که از آنها یاری و طلب شفاعت نموده ودر انجام کار هایش به آنها توکل کند به اجماع علما کافر محسوب میشود.
3- هر که مشرکین را کافر ندانسته و یا در کفر آنها شک داشته، مذهب و طريقت آنان را صحیح بداند، ویا هر کس دینی به غیر از دین اسلام را قبول نماید، او کافر است وفرقی نمی کند که دین او یهودی، مسیحی، بودایی ویا غیر از آن باشد. و همچنان تفاوتی ندارد که آن شخص قرابت فامیلی با مسلمانی داشته باشد و یا خیر.
4- هر که معتقد به این باشد که به غیر از راه و حکم پیامبر، راهی کاملتر و بهتر و جود دارد، به مانند کسی است که حکم طاغوت را برتر از حکم و دستورات پیامبر بداند، چنین شخص کافر پنداشته.
وهر کس معتقد باشد که قوانین وضع شده توسط مردم افضل و برتر از شریعت اسلام است ویا از لحاظ حکم برابر است، ویا معتقد به این باشد که تطبیق اسلام در قرن بیست وبعد از آن به مصلحت نیست ویا سبب عقب ماندگی مسلمین می شود ویا شرایع اسلام را محصور به رابطه فرد وخدایش بداند و آنرا دخیل در کار های زندگی دنیوی نداند ویا معتقد باشد که اجرای حکم خداوند در باره قطع دست دزد ویا سنگسار زنا کار متاهل مطابق عصر حاضر نیست، کافر و مرتد شمرده می شود.
5- هر که نسبت به آنچه که بر پیامبر صلی الله علیه و سلم نازل شده، کینه ونفرت داشته باشد گرچه توام با عمل باشد او کافر است چون الله متعال می فرماید :
( ذلك بانهم كرهوا ما انزل الله فاحبط اعمالهم) “محمد ٩”
ترجمه: این به این سبب است که ایشان آن چه را که خداوند نازل کرده ناپسند دانستند، بنابر این خداوند اعمال شان را باطل کرد.
6- هر که چیزی از دین پیامبر صلّى الله عليه وسلّم، و یا ثواب و عذاب آن را به استهزاء و تمسخر بگیرد، کافر است و دلیل بر این مدعی سخن پروردگار است که می فرماید:
( قل أبالله وآياته ورسوله كنتم تستهزئون لا تعتذروا قد كفرتم بعد إيمانكم)”توبة: ٦٥-٦٦”
ترجمه: بگو آیا خدا و آیات او و پیامبرش را مسخره می کردید؟ بگو: نسبت به اعمال و گفتارتان عذر خواهی نکنید که (عذر خواهی شما را پایه و اساسی نیست) یقینا شما پس از ایمانتان کافر شدید.
7- هر که به سحر و جادو اعتقاد داشته و یا صرف ایجاد نفرت بین زن و شوهر، و یا ایجاد محبوبیت بین زن و شوهر را با تعویذ های شرکی انجام داده و یا به آن رضایت نشان دهد کافر محسوب می شود.
به دلیل این فرموده الله متعال:
( وما يعلمان من أحد حتی یقولا انما نحن فتنة فلا تکفر)”بقره- ۱۰۲”
ترجمه: هاروت وماروت (سحر) را به کسی نمی آموختند تا این که نگویند ما بلا وفتنه ایم پس کافر نشوید (یادگیری سحر را کفر می دانستند).
8- تعاون و همکاری با مشرکین بر علیه مسلمین، به دلیل قول خداوند است که میفرماید: (ومن يتولهم منكم فإنه منهم). “مائدة:۵۱ “
ترجمه: هر کس از شما مشرکین را یاری دهد قطعا از مشرکین محسوب خواهد شد.
9- هر که معتقد به این باشد که بعضی از مردم، اجازه خروج از شریعت محمد صلی الله علیه و سلم را مانند خروج خضر علیه السلام از شریعت موسی علیه السلام را دارند، مانند اعتقاد بعضی از صوفیان (که قایل به ساقط شدن تکلیف از خودشان هستند)، کافر می شوند.
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «سوگند به کسی که جان محمد در اختیار اوست، هر آنکه در اين امت (امت دعوت) يهودی باشد یا نصرانی، چون خبر [مبعوث شدن] من به وی برسد و درحالی بميرد که به آنچه با آن فرستاده شده ام، ايمان نياورده باشد، از دوزخيان می باشد».
10-اعراض و روگردانی از دین خداوند، به صورتی که نه آن را فرا می گیرد ونه به آن عمل می کند.
( و من أظلم ممن ذكر بآيات ربه ثم أعرض عنها انا من المجرمين منتقمون)” سجدة: ٢٢”.
ترجمه: كيست ستمگارتر از كسى كه به آيات پروردگارش پند داده شده باز از آن روی بگردانید هرآئینه ما از گناهکاران انتقام گیرندهایم .
در اخیر از الله متعال خواهانیم که مارا در راه راست ثابت و پایدار بماند و حسن خاتمه را نصیب ما کند.
منابع بحث:
- https://www.alukah.net/sharia/0/606
- https://ar.islamway.net/article/75191/-10-نواقض-لا-إله-إلا-الله
- صوت التوحيد