بسم الله الرحمن الرحیم
نماز زیباترین عمل، جذابترین ذکر و محبوبترین هدیه به پروردگار است.
حلقه اتصال بنده به معبود و مایه انس و آرامش بوده و سرچشمه نیکی ها، مایه رحمت الهی و وسیله تقرب به پروردگار است، نماز دور کننده از گناه هان، ستون دین و قلعه مستحکم در برابر حملات شیطان میباشد.
تعریف نماز
در لغت:
به معنای دعا است قسمیکه الله متعال میفرماید: “وَ صَلِّ عَلَیهِم اِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنُ لَهُم” ‘وَ صَلِّ عَلَیهِم’ یعنی در حق شان دعا کن.«توبه:۱۰۳»
ودر جای دیگر به معنای استغفار هم آمده.
در اصطلاح شریعت:
عبادتی است که متضمن یا دربرگیرنده اقوال و افعال مخصوصِ است که با تکبیر آغاز و با تسلیم اختتام مییابد.
با توجه به اینکه در نماز دعا و استغفار هست؛ لذا به آن صلاة یا (نماز) گفته شده است. و در این معنای خاص (عبادت خاص و اركان و افعال مخصوص) حقیقت پیدا کرده است. بنابراین، روشن میشود که صلاة هم به معنای دعا و هم به معنای عبادت مخصوص؛ یعنی نماز است.
زمان فرضیت یا مشروعیت نماز:
زمانیکه پیامبر صلی الله علیه و سلم حدود سه سال قبل از هجرت به معراج رفت نماز بالایش فرض گردانیده شد.
نماز در ادیان گذشته:
هنگامیکه خداوند متعال بالای پیامبران چیزهای لازم گردانید نماز از مهمترین آنها بود و هنگامیکه چیزهای فرض گردانید نماز اولین فرایض بوده، در قرآن کریم آیاتی زیادی وجود دارد که به موجودیت نماز در شریعت های قبلی دلالت میکند، از آن جمله این فرموده الله متعال است که درباره انبیا کرام فرموده: { أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَ بُكِيَّا}،
ترجمه: اینان پیامبرانی اند از نسل آدم و از نسل کسانیکه آنان را همراه نوح سوار کشتی نموده بودیم و از نسل ابراهیم و از نسل اسرائیل که الله بر آنان انعام فرموده بود. اینان از جمله کسانی اند که به آنان هدایت داده بودیم و آنان را برگزیده بودیم و چون آیات خدای رحمان بر آنان خوانده میشد سجده کنان و گریان به خاک می افتادند.
( سورة مريم ایه 58).
اولین چیزی که موسی علیه السلام بعد از ایمان آوردن به الله متعال به آن دستور داده شده بود تا آنرا به بنی اسرائیل امر کند، نماز بود، چنانچه میفرماید: {وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِيهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}،
ترجمه: ما به موسی و برادرش اشاره کردیم که: در مصر برای قومتان چند خانه فراهم کنید و این خانهها را قبله قرار بدهید و نماز برپا کنید و به اهل ایمان مژده بدهید.
(سوره يونس ایه 87).
عیسی علیه السلام وقتی در گهواره سخن گفت فرمود :{قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا* وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا }،
ترجمه: بچه به سخن آمد که: من بندهی خدایم. او به من کتاب داده و پیامبرم قرار داده و مبارک و میمونم گردانیده است هر جایی که باشم و به من امر فرموده است مادامی که زندهام همواره پایبند نماز و زکات باشم.
(سوره مريم ایه 30, 31).
و همچنین از جمله دعاهای ابراهیم علیه السلام این بود: {رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ}،
ترجمه: پروردگارا! من بخشی از فرزندانم را در وادی بیآب و گیاهی نزد خانه محترمت اسکان دادهام. پروردگارا! این کار را برای آن کردم تا در این جا نماز را به پا دارند.
(سوره إبراهيم ایه 37).
و همچنین الله متعال در مورد او فرموده :{وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ}،
ترجمه: یاد کن هنگامی را که برای ابراهیم جای این خانه (بیت الله) را معین کردیم (و به او دستور دادیم) که: چیزی را با من شریک مگردان و خانهام را برای طواف کنندهگان و قیام و رکوع و سجده کنندگان پاکیزهدار. (سوره حج ایه 26).
قتادة رحمه الله میگوید: مراد از “قائمون” همانا نماز گذاران هستند.
الله متعال در مورد فرض نمودن نماز بالایحضرت اسماعیل، اسحاق و یعقوب علیهم السلام میفرماید: {وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا ، وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}،
ترجمه: و در این کتاب از اسماعیل نیز یاد کن. او فردی درست وعده و فرستادهای پیامبر بود و اهل و خانهاش را به نماز و زکات امر می کرد و نزد پروردگارش انسانی پسندیده بود. (سوره مريم ایه54, 55).
و همچنین میفرماید: {وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ* وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}. ترجمه: و اسحاق و علاوه بر او یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را از شایستگان قرار دادیم. و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت میکردند و آنان را به وسیلهی وحی به انجام دادن کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات امر کردیم و همهی آنان بنده و پرستندهی ما بودند. (سوره أنبياء ایه72 ,73).
در حدیث در صحیحین آمده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده: “بهترین نماز نماز داوود علیه السلام است”.
آنچه از قرآن و حدیث بر می آید این است که نماز در ادیان گذشته از نظر همه شبیه نماز ما بوده است، اگر چه ما از جزئیات آن اطلاعِ نداریم و اینکه این شباهت تا چه اندازه بوده است.
و من هیچ مدرک درست و ثابتِ برای اثبات چگونگی یا تعداد رکعات نماز در ادیان گذشته پیدا نکردم.
اهمیت و جایگاه نماز:
نماز مهمترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه الله متعال شود، عبادتهای دیگر هم قبول می شود و اگر پذیرفته نشود اعمال دیگر هم قبول نمی شود.
در قرآن مجید یك سوره به نام مؤمنون است ، و در آن مؤمنان به خصوصیاتى معرّفى شده اند ، و اوّل خصوصیتى كه به آن ابتدا شده این است كه: ( الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ ) (آنانکه ایشان در نماز خویش خشوع کننده اند),« مومنون: ۲» و آخر خصوصیتى هم كه به آن ختم مى شود ( وَ الَّذینَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ یحافِظُونَ ) (و آنانیکه ایشان بر نماز های خود محافظت می کنند).« مومنون:۹».
پس افتتاح ایمان و ختم ایمان به نماز است ، و ثمره آن هم این آیه است: ( اُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ * اَلَّذینَ یرِثُونَ الْفِرْدَوسَ هُمْ فیها خالِدُونَ),(آن جماعت همانند وارثان، كسانى كه[عاقبت کار] بهشت فردوس را به دست آورند ایشان آنجا جاوید باشندگانند),« مومنون۱۰,۱۱».
و در عظمت نماز همین اندازه كفایت مى كند كه جامع تر از نماز بین عبادات عبادتى یافت نمى شود ، زیرا این عبادتى است مشتمل بر عبادت فعلى و بر عبادت قولى ، و عبادت فعلى آن شامل افعال عبادى از ركوع و سجود و قیام و قعود است ، و عبادت قولى آن شامل قرائت و ذكر.
مشتمل است بر تمام عبادات ملائكه مقرّبین ، كه عدّه اى از آنها عبادتشان در قیام است و عدّه اى در قعود و جمعى در ركوع و جمعى در سجود.
و نماز در تمام ادیان الهى به عنوان برترین آیین عبادى و رکن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است. درخواست حضرت ابراهیم چنین بوده است که: (رب اجعلنى مقیم الصلوه و من ذریتى…) (ای پروردگار من مرا برپادارنده نماز بگردان واز فرزندان من نیز)). « ابراهیم: ۴۰»
به حضرت موسى در کوه طور خطاب شد: (اننى انا الله لا اله الا إنا فاعبدنى و اقم الصلوه لذکرى؛ هر آئینه من خدایم هیچ معبودی بر حق غیر از من نیست پس عبادت من بکن ونماز را برای یاد کردن من برپاکن). «طه: ١٤»
حضرت عیسى مى گوید: (… و اوصانى بالصلوه والزکاه ما دمت حیا…، و مرا به نماز و زکات مادامیکه زنده باشم حکم فرموده است).«مريم: ٣١»
در آیین مقدس اسلام نیز ((نماز)) جایگاه ویژه اى دارد و در قرآن کریم بر آن تإکید فراوان شده است.
و همان طور که اگر انسان شبانه روزی پنج نوبت در نهر آبی شستشو کند، چرک در بدنش نمی ماند نمازهای پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک می کند.
حکم نماز و یا گفته شود بالای چه کسانی واجب است؟
جواب: چون نماز یکی از مهترين ارکان اسلام، رکن دوم بعد از شهادتین، مهمترین اعمال بدنی و ستون اسلام است، همانطور که پیامبر صلی الله علیه وسلم ثابت نموده که چنان فرموده: “و ستون آن نماز است” یعنی نماز ستون اسلام است.پسنماز بر هر مسلمان بالغ، زن یا مرد واجب است.
مقصد و هدف از نماز:
الله عز وجل براى همهی عبادات مقاصد و اهداف، حكمت ها و اسرارى نهفته و نماز ستون و پايه دين و والا ترين عبادت ها ميباشد، بناء مهمترين اهداف و مقاصد و حكمتهاى آنرا بيان مينمائيم:
1- ذكر، بياد آوردن، تقرب جستن و تجديد عهد و پيمان با الله متعال است:
بزرگترين مقصد در نماز ذكر و ياد نمودن الله متعال، تقرب و نزديك شدن به او، تجديد و از سرگيرى عهد و پيمان با او تعالی ميباشد.
الله سبحانه و تعالى ميفرمايد: {……. وَأَقِمِ الصَّلاَةَ لِذِكْرِي}[طه:14] ترجمه: …. و نماز را برای یاد کردن من برپا کن . علامه ابن عاشور رحمت الله عليه در تفسير اين آيه گفته: حرف لام درين قسمت آيت ” لِذِكري ” برای بيان كردن علت آمده به اين معنا كه: نماز را بر پا دار تا مرا ياد كرده باشى، زيرا نماز بنده را بياد خالقش می اندازد، انسان إحساس ميكند كه به پيشگاه الله ايستاده، و با او مناجات و راز و نياز دارد، در اين سخن اشاره است بر حكمت، مشروعيت، و فرضيت نماز، الله سبحانه وتعالى در جاى ديگرى ميفرمايد: {….. إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ…..} [العنكبوت:45] ترجمه: هر آینه نماز “مسلمان را” از فحشاء و منكر باز ميدارد، و البته ذكر الله بزرگتر است.
بنابرين نماز شامل عمل قلب (دل) ، زبان و سایر أعضای بدن ميباشد ، که بعضى آن فرض و برخى هم مستحب است، چيزيكه در دیگر عبادات مشاهده نميشود.
همهاى اين بخاطرى است که شخص مكلف با تمام آماده گى به نماز رو بياورد، زيرا مقصد از آن تجديد و از سر گرفتن عهد با الله است، به همين علت وقت هاى پى در پى و نزديك براى آن تعيين شده است تا نشود كه بنده از ذكر الله به دور بماند.
2- تعظيم و بزرگداشت الله عز و جل:
از جمله مقاصد و اهداف نماز يكى هم بزرگداشت و بزرگ ستودن الله متعال است، همين است كه نماز مشتمل بر مهمترين أنواع ذكر، دعاء، تلاوت، ركوع، سجده، تكبير، تسبيح و حمد و ثنا ميباشد.
3- عاجزى و تسليم شدن به الله است:
نماز و آنچه از أمور عباداتى كه بر آن شامل است مانند: طهارت، قيام، ركوع، سجود، تعداد ركعات نماز همه به مسلمان عاجزى و تسليم شدن به امر خدا را ميآموزاند، که گاهی حكمت هاى آن درك می شود و گاهی نمیشود.
4- تزكيه و پاكى نفس:
تزكيه بمعناى پاكيزه گى، زيادت و نشو و نما در خير را گفته ميشود، و نفس با انجام دادن طاعات و اعمال خير پاك شده و رشد مينمايد، بر عكس با انجام گناه ها كوچك، حقير، و فداى شهوات و ملذات ميگردد و دليل اين همان فرموده الله جل جلاله است كه میفرماید :
{هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُّبِين} [الجمعة:2] ترجمه: اوست كسى كه در ميان ناخوانان پيغمبرى از خود آنان فرستاد، كه ميخواند بر آنان آياتش را، وآنان را پاك ميدارد و به آنان كتاب و حكمت ميآموزاند هر چند كه پيش از اين در گمراهى آشكار بودند.
نماز از بزرگترين عباداتى است كه نفس را پاک و روان را آرامش می بخشد.
5- نماز از منكرات و بدیها منع نموده و اخلاق را آراسته ميسازد:
اصلاح نفس و منع شدن از كارهاى بد و ناشائسته و آراسته گى اخلاق از مقاصد و ثمرات نماز ميباشد، نماز حقيقى و درست در نفس انسان اثر و نشانهی خود را بجا مانده، و سبب اجتناب از معاصى، منكرات و اخلاق زشت گرديده و انسان را واميدارد تا به مكارم و خوبى هاى اخلاق آراسته شود، چنانچه ابن عاشور رحمه الله فرموده: نماز شامل اعمال و اقوالى است كه انسان را به ياد خدا انداخته و به مثابه يك واعظ و نصيحت گرى است كه مانع ارتكاب انسان از معاصى و سركشى شده، و مانع دور شدن وفاصله گرفتن از الله متعال ميگردد.
در نماز الفاظى است مانند” تكبير، تسبيح، و تحميد” يعنى: (الله اكبر گفتن، حمد و ثنا و تسبيح گفتن) و رو آوردن ،به الله جل جلاله با: خواندن دعاها، استغفار، قراءت سوره فاتحه كه همه حمد و ستايش است، اعتراف به عاجزى، بنده گى، طلب استعانت و هدايت را شامل است.
همه و همهاى اين مسائل تاكيد بر اين دارد كه چگونه الله متعال راضى شود و چگونه از معصيت ها و آنچه باعث قهرش ميشود دور شويم.
در نماز گفتار ها و كردار هاى است كه همه اش خضوع و عاجزى را در برابر الله متعال برای ما تلقين نموده مانند ركوع و سجده ، پس نتيجه اين ميشود كه انسان از ارتكاب معاصى و سركشى ها باز ايستد.
همچنان در نماز كار ها و اعمالى موجود بوده مانند: نيت كردن، و ايستاد شدن به پيشگاه الله بزرگ، که همه دلالت بر این دارد كه ذات معبود از اوامر اش اطاعت و از نواهى اش اجتناب صورت گيرد، بناء نماز در مجموع اش حيثيت يك واعظ و ناصح را دارد كه مانع از وقوع در فحشاء و منكرات ميگردد.
6- نماز غذاى روح است:
الله متعال انسان را از دو عنصر جسد و روح آفريده و براى هر كدام غذاى را مختص ساخته، و چون اصل ساختار جسد از زمين بوده، غذاى آن را هم از جنس زمين ساخته است، و چون روح از امر خدا است غذاى آنرا همان ذكر وياد او تعالی و ارتباط با او قرار داده است، یقینا که بزرگترين عبادت ذكر و ياد الله جل جلاله بوده كه نماز شامل تمام انواع آن میشود .
نماز يك رابطه و علاقهء مستحکم ميان الله و بنده است چنانچه رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموده:
( إِنَّ أَقرَبَ ما يكُون العبدُ مِن رّبه و هُوَ ساجِد، فَأَكثِرُوا الدُعاء) به روايت امام مسلم.
ترجمه: نزديكترين زمانيكه انسان با پروردگار خويش قرار داشته ميباشد حالت سجده است، پس زياد دعاء نمائيد.
ابن قيم رحمت الله عليه ميگويد: (یقین داشته باش که نماز: خنكى و تازه گى چشمهاى دوست دارندگان، لذت أرواح يكتاپرستان و باغچهی عبادت كنندگان، لذت نفسهاى خشوع كنندگان و شناسائى احوال صادقان بوده، و رحمت الهى است كه به بنده گان مؤمن اش هديه شده، چون الله متعال با موجوديت شهوات گوناگون بنده گان خود را در امتحان قرار داده، بناء رحمت و احسان الهى ايجاب نمود تا روزانه پنج بار مهمانى”دعوتى” را به افتخار بنده اش ترتيب دهد كه شامل همه اى تحايف، و غذاهاى متنوع بوده و در لابلاى آن هر رنگ از لذت ها، فوائد، مصلحت ها، وقار، و آرامش را قرار داده، و روزانه پنج بار مهمان( نماز گزار) بعد ازينكه خسته گى، گرسنه گى، و سختى هاى روزگار را متحمل ميشود بسوی پروردگار خویش بر ميگردد و ازين نعمتها و دعوت بهره ميگيرد).
7- نماز وسيله اى براى از بين بردن غمها و پريشانى هاست:
یکی دیگر از فوائد نماز از بين بردن غمها و ناراحتی ها ميباشد، امام ابن رشد رحمه الله ميگويد: عبادات در حقيقت داروهاى براى امراض دلهاست، و الله متعال بنابر رحمتى كه بر بنده گانش دارد عبادات را بالاى شان لازم گردانيده، تا قلبهاى شان پالايش و صاف شده و محبت و انس به ايشان پيدا شود.
به همين سبب الله عز و جل به ما هدايت داده تا هنگام سختى ها و مشكلات به نماز خواندن رو بياوريم و فرموده :{يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِين} [البقرة:153] ترجمه: اى كسانيكه ايمان آورده ايد، با صبر و نماز يارى و مدد بجوئيد، هر آئينه الله با صبر كننده گان است.
در اين مورد امام احمد رحمه الله در كتاب مسند اش از عبد الله فرزند محمد فرزند حنفيه روايت نموده ميگويد: با ابوبكر يكجا نزد يك داماد انصاری خود رفتیم ، چون وقت نماز فرا رسيد صدا زد و گفت : دخترم آبی بخاطر وضو برایم بياور تا نماز بخوانيم و آرام بگيريم، متوجه شد که اين سخن مورد پسند ما قرار نگرفت، پس گفت: از پيامبر صلى الله عليه وسلم شنيدم كه فرمود( قُم يا بلال فَأَرِحنَا) يعنى: برخيز اى بلال ” آذان بگو” كه با نماز خواندن آرام بگيريم. روايت از امام ابوداود رحمه الله.
در روايتى هم از حذيفه فرزند يمان رضي الله عنه نقل شده كه: ( كان رسول الله صلى الله عليه وسلم إذا حَزَبَهُ أمرٌ- اى نزل به- صَلَّى) يعنى: وقتى بر پيامبر صلى الله عليه وسلم كدام سختى ويا نا راحتى اتفاق مى افتاد به نماز رو ميآورد.
فايده هاى نماز:
هرچه در شریعت اسلام آمده ـ از جمله نماز ـ منافع دنیا و آخرت را برآورده میسازد.
عز بن عبدالسلام ـ رحمه الله ـ میگوید:
همهی تکالیف [شرعی] به منافع بندگان در دنیا و آخرتشان باز میگردد (قواعد الاحکام: ۲/ ۷۳۳).
ابن قیم ـ رحمه الله ـ میگوید: «مبنا و اساس شریعت بر حکمتها و منافع بندگان در زندگی و معاد است که همهاش عدل و رحمت و مصلحت و حکمت است…
شریعت، روشنی چشم و زندگی دلها و لذت روح است. در زندگی حیات و غذا [ی روح] و دوا و نور و شفا و عصمت، همه از آن است. هر خیری که در وجود است از آن برگرفته شده و به آن حاصل میشود و هر نقصی در جهان به سبب ضایع ساختن آن است. اگر همین باقیمانده [شریعت] نبود دنیا نابود میشود و صفحهی جهان پیچیده میشد. شریعت عصمت مردم و نگهدارندهی عالم است و خداوند آسمانها و زمین را به واسطهی آن از زوال نگه داشته و هر گاه بخواهد جهان را نابود سازد هر چه از شریعت [در زمین] باقی مانده را بر میگیرد؛ بنابراین شریعت که خداوند پیامبرش را با آن فرستاده ستون جهان و محور رستگاری در دنیا و آخرت است». إعلام الموقعین (۴/ ۳۳۷ – ۳۳۸).
نماز، که الله متعال با این روش شناخته شده در نصوص کتاب و سنت مشروع گردانده جملهای از منافع دنیوی و اخروی بندگان را محقق میسازد.
با تامل در نماز و احکام آن میشود به عظمت منافع آن برای مردم در این دنیا پی برد.
اولا: محقق شدن سلامت درون و خوشبختی، که از چند وجه به دست میآید:
۱- تحقق حکمت بزرگِ آفرینش بندگان در این دنیا و فرو آمدن کتب آسمانی و فرستاده شدن پیامبران که همان عبادتِ خالصانهی الله جل جلاله و احساس ارتباطِ همیشگی بنده با این دستاویز محکم است، و اینکه به هر سویی برود در پایان به نزد پروردگارش باز خواهد گشت:
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (۵۶) مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ (۵۷) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ [ذاریات: ۵۶ – ۵۸۸] ترجمه (و جنیان و انسانها را نیافریدهام مگر آنکه مرا عبادت کنند (۵۶) از آنها هیچ روزیای نمیخواهم و نه میخواهم که مرا غذا دهند (۵۷) الله است که خود روزی دهنده و نیرومندِ استوار است).
و میفرماید:
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ [بینة: ۵۵] ترجمه: (و فرمان نیافته بودند جز اینکه الله را بپرستند و در حالی که به توحید گراییدهاند دین [خود] را برای او خالص گردانند و نماز برپا دارند و زکات بدهند و دین پایدار همین است)
و همچنین میفرماید:
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (۱۶۲) لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ [انعام: ۱۶۲ – ۱۶۳۳] ترجمه: (بگو در حقیقت نماز من و [دیگر] عبادات من و زندگی و مرگ من برای الله پروردگار جهانیان است (۱۶۲) [که] او را شریکی نیست و بر این [کار] دستور یافتهام و من نخستین مسلمانم).
۲- آنچه از نصوص شرع و واقعیت زندگی مردم مشخص است، این است که سالمترین مردم از نظر روحی و روانی و معتدلترین آنان از نظر مزاجی و خوشبختترین آنان، متقیان و صالحان هستند.
الله متعال در این باره میفرماید:
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [نحل: ۹۷۷] ترجمه : (هر کس از مرد یا زن کار نیک انجام دهد و مومن باشد قطعا او را با زندگی پاکیزهای حیات [حقیقی] بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد)
و میفرماید:
أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَّحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ[جاثیة: ۲۱۱] ترجمه: (آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شدهاند پنداشتهاند که آنان را مانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند [به طوری که] زندگی آنان و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری میکنند).
بزرگترین دروازهی تحقق صلاح و تقوی، پایبندی به نماز و برپا داشتن آن بدون هیچگونه نقص است، زیرا کسی که نماز را برپا بدارد و آن را با شروط و ارکان و واجبات و مستحباتش به جای آورد، راههای منکر و فحشا را از خود دور ساخته و تقوای الله را به دست آورده و در زمرهی بندگان صالح خداوند قرار میگیرد.
الله متعال میفرماید:
اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ [عنکبوت: ۴۵۵] ترجمه : (آنچه از کتاب به سوی تو وحی شده است را بخوان و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند باز میدارد و قطعا یاد الله بالاتر است و الله میداند که چه میکنید).
۳- این زندگی خالی از غم و غصه و دلمشغولی نیست، و انسان برای آنکه بتواند از زیر فشار این مشکلات بیرون بیاید باید کسی را داشته باشد که غم و غصهاش را با او در میان بگذارد. مسلمان شکایت همهی غمهایش را به نزد خداوند متعال میبرد.
چنانکه الله متعال سخن ایوب ـ علیه السلام ـ را بازگو نموده که گفت:
إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ [یوسف: ۸۶۶] ترجمه: (من شکایت غم و اندوه خود را پیش الله میبرم و از الله چیزی میدانم که شما نمیدانید).
بهترین وقت و مناسبترین وضعیت برای آنکه انسان غم و اندوهش را با الله متعال در میان بگذارد، وقت نماز است زیرا در این حال در برابر پروردگارش ایستاده و نزدیکترین حالت به پروردگار، هنگام سجده است.
از ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: نزدیکترین حالتی که بنده با پروردگارش دارد وقتی است که در سجده است؛ پس [در این حال] بسیار دعا کنید (مسلم: ۴۸۲۲).
نماز به انسان مسلمان کمک میکند تا غمهای دنیا را از دل بیرون کند. الله متعال میفرماید:
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ [بقره: ۴۵۵] ترجمه : (و از صبر و نماز یاری جویید و بیشک آن سنگین است مگر بر فروتنان).
ابن کثیر ـ رحمه الله ـ میگوید:
«الله متعال بندگانش را دستور میدهد برای هر خیری در دنیا و آخرت که امیدش را دارند از صبر و نماز یاری جویند… اینکه میفرماید (و از نماز یاری جویید) برای آن است که نماز بزرگترین یاری برای پایداری در کارها است…
نقل است که خبر وفات قُثَم برادر عبدالله ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ را در سفر به وی دادند. او انا لله وانا الیه راجعون گفت و راهش را کج کرد و مرکبش را نگه داشت و دو رکعت نماز گزارد و جلوس نماز را طولانی کرد. سپس برخاست و به سمت مرکبش رفت و در همین حال میگفت: وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ» تفسیر ابن کثیر (۱/ ۲۵۱ – ۲۵۳).
و رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ هرگاه خبری ناراحت کننده به وی میرسید به نماز پناه میبرد.
از حذیفه ـ رضی الله عنه ـ روایت است که گفت: پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ هرگاه از چیزی ناراحت میشد، نماز میگزارد به روایت ابوداود (۱۳۱۹۹) آلبانی در صحیح سنن ابیداود (۱۱۹۲۲) این روایت را حسن دانسته است.
نتیجهی آنچه گفته شد این است که نماز در اعتدال درون انسان مسلمان و سلامت آن نقش دارد.
الله متعال میفرماید:
إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ، إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ، وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ، إِلَّا الْمُصَلِّينَ ، الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ[معارج: ۱۹ – ۲۳۳] ترجمه: (به راستی که انسان سخت آزمند [و بیتاب] آفریده شده است (۱۹) چون صدمهای به او رسد عجز و لابه کند (۲۰) و چون خیری به او رسد بخل ورزد (۲۱) مگر نمازگزاران (۲۲) کسانی که بر نمازشان پایداری میکنند).
۴- فوائدی که در پی نماز حاصل میشود، یعنی در اصل جزو اهداف عبادت نیستند اما با انجام نماز به دست میآیند:
بسیاری از فواید و منافع بدنی با محافظت بنده بر نماز در اوقات آن به دست میآید. برای نماز باید حتما وضو داشت و بدن و لباس و جای نماز پاک و به دور از نجاست باشد. مستحب است که نمازگزار برای نماز مسواک بزند و بهترین لباسش را بپوشد و برای نماز جمعه غسل کند و عطر بزند. همینطور اگر جُنُب شده واجب است که برای ادای نماز غسل کند.
این کارها بهترین راه برای بهداشت و دوری از بیماریها است، چنانکه پزشکان میگویند: پیشگیری بهتر از درمان است.
نماز عامل نشاط بدن و دوری از تنبلی و سستی است، به ویژه اگر نمازگزار بسیار نماز مستحب به جای آورد و برای نماز جماعت به مسجد برود.
از ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمودند: چون یکی از شما بخوابد، شیطان در آخر سرش سه گره میبندد و با بستن هر گرهی میگوید: شب درازی داشته باشی! بخواب. پس هرگاه بیدار شده و خدا را ياد کند، يک گره گشوده میشود و چون وضو کند، گره ديگر باز میشود و اگر نماز گزارد گره دیگر گشوده میشود، پس با نشاط وخوش خلق میشود، و گرنه زشتخوی و کسل میگردد به روایت بخاری (۱۱۴۲۲) و مسلم (۷۷۶۶).
۵. وسیله آمرزش گناهان است: الله متعال میفرماید: وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ۚ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ.( سوره هود آیت ۱۱۴) ترجمه : و نماز را در دو طرف (اول و آخر) روز به پا دار و نیز در ساعات آغازین شب، که البته حسنات و نکوکاریها، سیّئات و بدکاریها را نابود میسازد، این یادآوریی است برای اهل ذکر و پندی بر مردم آگاه است.
۶. نماز بهترین وسیله قرب الهی است: در حدیثی قدسی آمده: و بنده مؤمن با هيچ چيز محبوبی نزد من بهتر از فرايض با من نزديك نميشود. ( به روایت بخاری)
۷. برکت دهنده رزق و روزی است: الله متعال میفرماید: كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ( سوره آل عمران ایت ۳۷) ترجمه : هر وقت زکریّا به صومعه عبادت مریم میآمد نزد او رزق شگفت آوری مییافت، گفت که ای مریم، این روزی از کجا برای تو میرسد؟ پاسخ داد که این از جانب خداست، همانا خدا به هر کس خواهد روزی بیحساب دهد.
۸. باعث مصونیت انسان از آتش است.
۹. نخستین چیزی است که در روز قیامت مورد سوال قرار می گیرد.
شرایط وجوب نماز :
شرایط واجب شدن نماز : شرایطی است که نماز خواندن را بالای فرد مسلمان لازمی سازد، به طوری که اگر این شرایط یا بعضی از آنها موجود نبود ،نماز بالای فرد لازمی و حتمی نمی باشد .
این شرایط عبارتند از:
۱: اسلام
نماز بر هر مسلمان ، زن و مرد واجب است و بالای کافر واجب نیست.
از این نتیجه می شود که وقتی یک کافر مسلمان می شود ، به او دستور داده نمی شود که نماز یا عبادات فوت شده را بجا بیاورد . زیرا بسیاری از مردم در زمان پیامبر اکرم- صلی الله علیه و سلم- ایمان آوردند و پیامبر به هیچ یکی از آنها دستور بجا آوردن نماز و عبادات فوت شده را نداد.
اما با وجود اینکه نماز بالای کافر فرض نیست؛ بخاطر ترک آن مجازات میشود، چنانكه الله متعال فرموده: مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿۴۲﴾ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿۴۳﴾
ترجمه: چه چيز شما را در آتش [سقر] درآورد (۴۲) گويند از نمازگزاران نبوديم.(سوره مدثر).
سوال : آیا بالای فرد مرتد در صورت بازگشت به اسلام واجب است که نماز های را که حال ارتداد نخوانده است بجا آورد؟
فقها در این باره دو قول دارند:
علمای احناف ، مالکی و حنبلی بر این عقیده اند که نماز بر مرتد واجب نیست ، بنابراین در صورت بازگشت به اسلام مطالب به آوردن قضایی نمازها نیست، زیرا مرتد مانند کافر است.
۲: عقل
که در مقابل آن زوال عقل میآید، برای واجب شدن نماز بودن عقل لازم است ، پس مجنون ( دیوانه ) مکلف نیست به نماز خواندن، رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده: رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلَاثَةٍ: عَنِ النَّائِمِ حَتَّى يَسْتَيْقِظَ، وَعَنِ الصَّبِيِّ حَتَّى يَحْتَلِمَ، وَعَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّى يَعْقِل.( رواه الترمزی)
ترجمه : قلم [ثبت و ضبط اعمال انسان توسط ملائکه] از سه شخص برداشته شده است: از کسی که خواب است تا بیدار شود؛ و از کودک تا اینکه به بلوغ برسد و از دیوانه تا اینکه عاقل گردد. (صحيح به روايت ترمذي).
اما در مورد بیهوشی :
احناف گفته اند: اگر فردی در پنج وقت نماز( و یا شش وقت نماز ) بیهوش و دیوانه بود، زمانیکه صحتمند شد بر او لازمی است تا قضایی آنها را بیاورد و اگر بیهوشی و دیوانگی بیشتر از این دوام پیدا کرد ، قضا آوردن آنها بخاطر دفع مشقت، لازمی نیست.
و اما کسي که مي خوابد و یا فراموش مي کند ، بر آنها واجب است تا قضایی نماز های فوت شده را بیاورند ، زيرا رسول الله صلی الله علیه و سلم در معنایی حدیثی چنین فرموده:
“کسي که نمازی را فراموش کند و يا اورا در وقت آن نماز خواب ببرد ، کفاره ی آن اين است که هر زمانی که به ذهنش رسید آنرا بجا آورد. »(روایت مسلم).
۳: بلوغ
یکی دیگر از شروط وجوب نماز بلوغ است، پس نماز خواندن بالای کودک تا هنگامیکه بالغ ویا به سن بلوغ نرسیده باشد واجب نیست ، زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده: رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلَاثَةٍ: عَنِ النَّائِمِ حَتَّى يَسْتَيْقِظَ، وَعَنِ الصَّبِيِّ حَتَّى يَحْتَلِمَ، وَعَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّى يَعْقِل.(رواه الترمذی)
ترجمه : قلم [ثبت و ضبط اعمال انسان توسط ملائکه] از سه نفر برداشته شده است: از کسی که خواب است تا بیدار شود؛ و از کودک تا اینکه به بلوغ برسد و از دیوانه تا اینکه عاقل گردد. (صحيح به روايت ترمذي).
لیکن ولی و یا سرپرست کودک مامور است به اینکه وقتی کودک به هفت سالگی رسید او را به نماز خواندن امر و تشویق کند.
رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده:
مُرُوا أَوْلادكُمْ بِالصَّلاةِ وهُمْ أَبْنَاءُ سَبْعِ سِنِينَ، واضْرِبُوهُمْ علَيْهَا، وَهُمْ أَبْنَاءُ عَشْرٍ، وفَرِّقُوا بَيْنَهُمْ في المَضَاجِعِ»: «فرزندان تان را در هفت سالگی به نماز امر کنيد و چون ده ساله شدند، به خاطر کوتاهی در نماز تنبيه شان کنید و رختخواب شان را از هم جدا کنيد» (صحیح به روایت ترمذی).
فقها در این مسئله اختلاف دارند که امر در این حدیث دلالت بر وجوب میکند و یا بر استحباب؟
جمهور علما بر این قول هستند که امر برای وجوب است.
و همچنین فقها اختلاف دارند که اطفال در کدام سال به نماز دستور داده شود و در کدام سال مورد تنبیه قرار بگیرند:
احناف و حنابله معتقدند که دستور به نماز پس از اتمام هفت سالگی، یعنی: در آغاز هشتم – صورت میگیرد و تنبیه و سرزنش آنها پس از اتمام ده ، یعنی: در ابتدای یازدهم صورت میگیرد.
۴. پاکیزگی از قاعدگی و نفاس.
انواع نماز با احکام آن:
• نماز فرض:
فرض آنست كه به دليل قطعي و يقيني ثابت بوده وهيچ شك وشبهه درآن نباشد و نيز فرض آنست كه اداء آن برهر مسلمان چه مرد باشد و چه زن لازم وضروري باشد. اگركسي از فرض انكاركند يعني(آنراقبول نكند)آنشخص كافر ميشود و اگر كسي به غيرعذر شرعي فرض را ترك كند آن شخــص از نظر شريعت مقدس اسلام فاسق بشمار آمده و مستحق عذاب الهي ميشود.
نماز برای یک مسلمان در روز پنج مرتبه فرض گردانیده شده است.
1- صبح در دو رکعت.
2- نماز ظهر در چهار رکعت.
3- نماز عصر در چهار رکعت.
4- نماز شام در سه رکعت .
5- نماز خفتن یا عشا در چهار رکعت.
• نمازهاي سنت و نفل:
سنت به دو نوع است
1- سنت موکد.
2- سنت غیر موکد.
سنت موکد:
پيش از فرض نماز فجر دو ركعت، و پيش از نماز ظهر چهار ركعت و دو ركعت پس از آن، دو ركعت پس از نماز مغرب و عشأ. و بيست ركعت نماز تراويح در ماه رمضان “سنت مؤكده” هستند.
سنت غیر موکد:
چهار ركعت پيش از نماز عصر، دو ركعت پس از سنتهاي مؤكده نماز عشاء، شش ركعت پس از دو ركعت سنت مؤكده مغرب، و دو ركعت پس از سنت مؤكده جمعه، دو ركعت َتحية الوضوء. دو ركعت تحیة المسجد. هشت يا چهار ركعت نماز چاشت، دو ركعت پس از نماز وتر، چهار يا هشت ركعت نماز تهجد، صلاة التسبيح، نماز استخاره، نماز توبه، نماز حاجت، و غيره، تمام اينها «سنت غير مؤكده» هستند.
• نماز وتر:
واجب است و اهميت وي با نمازهاي فرض برابر است. اگر قضاء شد، بايد قضاء آورده شود و بدون عذر ترك آن گناه به شمار ميآيد.
نماز وتر سه ركعت است. پس از دو ركعت براي تشهد بنشيند. سپس بلند شده يك ركعت ديگر خوانده تشهد، درود و دعا بخواند و سلام بدهد.
• نماز تراویح:
نماز تراويح براي مرد و زن “سنت مؤكده” و اداي آن با جماعت “سنت كفايه” است. يعني اگر در يك محله تراويح با جماعت خوانده شود و كسي تنها در منزل خويش تراويح بخواند گناهكار نميشود.اما اگر اصلا جماعت برگزار نشود، همه گناهكار ميشوند.
وقت تراويح پس از نماز عشاء شروع ميشود و تا فجر ادامه دارد. پيش از وتر و بعد از آن وقت تراويح است. يعني اگر از كسي چند ركعت تراويح باقي مانده بود و امام شروع به خواندن وتر كرد، با امام شريك شده نماز وتر را بخواند و سپس باقي مانده تراويح را بخواند جايز است.
تراويح بيست ركعت با ده سلام سنت است يعني هر دو ركعت با يك سلام خوانده شود و پس از هر ترويحه “چهار ركعت” مقداري مكث كند و بنشيند.
• نماز جمعه:
نماز جمعه فرض است. فرضيت و اهميتش از نماز ظهر بيشتر است. در روز جمعه نماز ظهر خوانده نميشود به جاي آن، نماز جمعه برگزار ميشود.
آيا نماز جمعه بر هر مسلمان فرض است؟
بلي نماز جمعه بر مرداني كه آزاد، بالغ، باهوش، مقيم و سالم باشند فرض است.
پس بر كودكان، غالمان، ديوانهها، بيماران، نابينايان، معلولان، ساير معذورين، مسافران و زنان، نماز جمعه فرض نيست.
• نماز عيد:
نماز هر دو عيد واجب است و بر هر كس كه نماز جمعه فرض است، نماز عيد همچنان فرض ميباشد. و همان شرايطي كه براي نماز جمعه لازم بودند براي نماز عيد هم لازم هستند. البته خطبه در عيدين فرض نيست و پيش از نماز خوانده نميشود، بلكه خواندن آن بعد از نماز سنت است.
نماز هر دو عيد دو ركعت است.
• نماز جنازه:
نماز ميت فرض كفايه است. اگر يكي دو نفر آن را بخوانند، از عهده ديگران ساقط ميشود و اگر كسي آن را نخواند، همه گناهكار ميشوند.
تارک نماز و عقوبت وی:
هرگاه از روی عناد و انکار نمازش را ترک کرده با وجود دانستن اینکه الله متعال به اقامه نماز امر نموده، پس به اتفاق علمای امت چنین شخص کافر مرتد به شمار میرود.
ابن عبد البر میگوید: اتفاق امت به این شده که کرده منکر ار فرضیت نماز کافر است و در صورت نکردن توبه کشته شود.
اما نظریات مذاهب چهارگانه چنین است:
امام ابو حنیفه رحمه الله میگوید: ترک نماز از روی تساهل فسق است و فاعل آن زندانی میشود تا زمانیکه نماز بخواند؛ و همچنان گفته شده که تا زمانی اورا میزنند که خون از او بچکد.
امامان مالک و شافعی رحمهما الله می گویند: تارک نماز از روی حد کشته میشود نه از روی کفر.
امام احمد حنبل رحمه اللهمی.گوید: تارک نماز کشته می شود کفرا یعنی به سبب کافر شدن وی.
قول راجح و قوی: تارک نماز توبه کند، اگر توبه کرد، بری میشود؛ اما در صورت عدم توبه به دلیل مرتد بودنش کشته میشود. چنانچه رسول الله فرموده است: “رأس الأمر الإسلام، وعموده الصلاة، وذروة سنامه الجهاد”.
ترجمه: رئیس امر اسلام است و ستون آن نماز و بلندترین قله آن جهاد است. [حدیث صحیح به روایت ترمذی.]
شرط های صحت نماز:
شرط در اصطلاح علم اصول عبارت از چیزی است که وجود یافتن شئ متوقف بر وجود یافتن آن است؛( از وجود یافتن آن وجود یافتن شئ لازم نمی آید اما از عدم و نبودن آن ، عدم شئ لازم می آید).
شرط های صحت نماز چیزهای است که صحت و درستی نماز به آن بستگی دارد، طوری که اگر این شرط موجود نبود نماز درست نمیشود.
شرط های صحت نماز هشت اﺳﺖ:
اول: ﭘﺎك ﺑﻮدن از ﺣﺪث اﺻﻐﺮ و اﮐﺒﺮ ﯾﻌﻨـﯽ از ﺑﯽ وﺿﻮﺋﯽ و ﺟﻨﺎﺑﺖ، زیرا الله متعال میفرماید ﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ﴾ [المائدة: 6]. ترجمه: ای مسلمانان چون به سوی نماز برخیزید پس رویهای خودرا و دست های خود را تا آرنج ها بشویید و مسح کنید سرهای خود را و پایهای خودرا تا شتالنگ بشویید و اگر جنب باشید پس غسل کنید.
و از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت است که فرموده : الله متعال نمازی را بدون طهارت قبول نمیکند.( به روایت خمسه بغیر از امام بخاری).
دوم: ﭘﺎك ﺑﻮدن ﺑﺪن:
هدف اين است كه بر بدن نمازگزار هيچگونه پليدى موجود نباشد.
نجاست و پليدي بر دو قسم است: نجاست حقيقي (كه ظاهر و نمايان باشد)، نجاست حكمي (كه با حكم و دستور شريعت ثابت شده و ظاهر و نمايان نيست) مانند بي وضو شدن يا نياز پيدا كردن به غسل، و پاك بودن بدن از هر دو نجاست لازمي است.
ﺳﻮم: ﭘﺎك ﺑﻮدن ﻟﺒﺎس از نجاست سنگين وسبك:
هدف از پاك بودن لباس، پاک بودن لباسی كه شخص نمازگزار ميپوشد، از قبيل: پيراهن، شلوار، عمامه، جوراب و غيره الزامي است. يعني روي آنها نبايد به اندازه بيش از مساحت يك سكه يك درهمي نجاست غليظه باشد و يا در حد يك چهارم، لباس با نجاست خفيفه آلوده باشد. اين يكي از شرايط صحت نماز است. پس اگر نجاست غليظه به اندازه يك درهم يا كمتر از آن و نجاست خفيفه از يك چهارم لباس كمتر باشد، مانع نماز نميشود ولي گزاردن نماز با چنين لباسي مكروه است.
ﭼﻬـﺎرم : ﭘـﺎك ﺑـﻮدن ﻣﺤﻞ ﻧﻤﺎز:
پاك بودن جاي هر دو قدم نمازگزار و جايي كه هر دو زانو گذاشته ميشوند و جاي سجده ضروري و الزامي است.
ﭘﻨﺠﻢ: ﭘﻮﺷﯿﺪن ﻋﻮرت.
الله متعال فرموده : ﴿ يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ ﴾ ترجمه : ای فرزندان آدم زینت خودرا نزدیک هر نماز بگیرید. [الأعراف: 31]، مراد از زينت چیزی است که عورت را بپوشاند (لباس) و مراد از مسجد نماز است، یعنی بپوشانید عورتهای خودرا در وقت نماز.
براي مرد از ناف تا زانو پوشيدن اين مقدار از بدن فرض است و بستگي به نماز ندارد، چه در حال نماز و چه در ساير اوقات بر تمام مردها فرض است كه اين قسمت از بدن خويش را بپوشانند. و براي زن علاوه بر هر دو دست تا مچ دست و هر دو پا و چهره، پوشاندن ساير بدن در هر حال فرض است. گرچه براي زن در حال نماز، پوشيدن چهره فرض نيست، ولي در مقابل مردان غير محرم در چنين حالي قرار گرفتن جايز نيست.
ﺷﺸﻢ: ﺷﻨﺎﺧﺖ وﻗﺖ:
براي اداي نماز شرط است كه هر وقتي كه براي آن مقرر گرديده، در همان وقت نماز خوانده شود، الله متعال فرموده: ( إِنَّ الصَّلاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَوْقُوتاً ) النساء /103 .
ترجمه : هرائینه نماز بر مومنان به وقت معین کرده شده فرض است.
پيش از وقت خواندن آن صحيح نيست. و بعد از وقت اگر خوانده شود اداء نميشود، بلكه قضاء گفته ميشود.
اداي پنج نماز در پنج وقت از شبانه روز فرض است. علاوه بر آن، نماز وتر نيز واجب است.
ﻫﻔـﺘﻢ: رو آوردن ﺑﻪ ﻃـﺮف ﻗﺒﻠـﻪ:
در حين نماز خواندن شرط و ضروري است كه روي نمازگزار به سمت قبله باشد، زیرا الله متعال فرموده: ( فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ ) البقرة/144 ترجمه : پس متوجه گردان روی خودرا بطرف مسجد حرام و هرجا که باشید پس روهای خویش را به سوی آن متوجه گردانید.
قبله مسلمانان، كعبه مشرفه است. كعبه مشرفه به شكل اطاقي در سرزمين حجاز در شهر مكه مكرمه واقع است.
ﻫﺸﺘﻢ: ﻧﯿـﺖ ﮐـﺮدن:
هدف از نيت قصد و اراده قلبي است، زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده : اعمال به نيت ها بستگی دارند و دست آورد هرکسی همان چيزی است که نيت کرده است(به روایت بخاری) بنابراین الله متعال هیچ عملی را بدون نیت قبول نمیکند.
به هنگام نيت نمازرا قصد واراده كند، همان نمازي را كه ميخواهد بخواند، مثلاً اگر نماز فجر را ميخواهد بخواند چنين اراده كند كه نماز فجر امروز را ميخواهم بخوانم، و اگر نماز قضاء باشد اراده كند كه فلان نماز قضاء شده را قضاء میآورم. و اگر پشت سر امام ايستاده و نماز ميخواند نيت اقتدأ به امام هم الزامي است.
گفتن نيت با زبان مستحب است، ليكن اگر با زبان هم نگفت اشكالي ندارد.
ارکان نماز:
• ركن اول نماز«تكبير تحريمه»:
يعني آغاز نماز با گفتن الله اکبر.
• ركن دوم نماز « قيام»:
قيام يعني ايستادن و مراد از ايستادن، ايستادني است كه دستهاي آدمي در آن صورت به زانوها نرسند.
پرسش: اگر كسي توانايي ايستادن نداشت چه كار كند؟
پاسخ: اگر بر اثر بيماري يا به دليل وجود زخم و يا از خوف دشمن، توانايي ايستادن را نداشت يا بنا به عذر موجهي نميتوانست بايستد، جايز است كه بنشيند و نمازهاي فرض و واجب را بخواند.
• ركن سوم «قرائت»:
قرائت يعني خواندن قرآن مجيد در نماز.
پرسش :خواندن چه مقداري از قرآن در نماز، فرض است؟
پاسخ: حداقل خواندن يك آيه فرض است و خواندن سوره فاتحه واجب است. و در دو ركعت اول فرض و در تمام ركعات نماز وتر و سنتها و نوافل بعد از سوره فاتحه خواندن ديگر سورهاي يا يك آيه بزرگ يا سه آيه كوچك، واجب است.
پرسش :در چه نمازهايي قرائت با صداي بلند خوانده ميشود؟
پاسخ: بر امام واجب است كه در دو ركعت اول نماز مغرب و نماز عشاء و در نماز جمعه، عيدين، نماز فجر، نماز وتر و تراويح در ماه مبارك رمضان با صداي بلند قرائت بخواند.
پرسش: در چه نمازهايي قرائت، آهسته خوانده ميشود؟
پاسخ: در نماز عصر و نماز ظهر، امام و منفرد هر دو و در نماز وتر منفرد قرائت آهسته بخوانند.
پرسش: خواندن با صداي بلند تا چه حدي لازم است؟
پاسخ: حداقل بايد چنين بخواند كه صدايش را شخصي كه در كنارش ايستاده بشنود و
مقدار آهسته خواندن نيز چنان است كه بايد خود انسان صدايش را بشنود.
به نمازهاي که با صدای بلند خوانده ميشود نماز جهری گفته میشود.
• رکن چهارم و پنجم نماز«ركوع و سجده»:
روش مسنون ركوع ؛چنان خم شود كه سرش با كمرش برابر و مساوي باشد و دستها را از پهلوها دور نگه داشته، هر دو زانو را با هر دو دست محكم نگه دارد.
سجده؛ به معناي گذاشتن پيشاني خويش بر زمين است. و در اصطلاح، عملي را گويند كه: آدمي به منظور فروتني و تواضع، پيشانياش را به پيشگاه پروردگار عالميان بر زمين ميگذارد.
• رکن ششم « در قعده اخیر نشستن».
واجبات نماز:
واجبات نماز به اعمالی گفته می شود که انجام آنها در نماز ضروری است. اگر یکی از آنها بر اثر فراموشی، در نماز ترک شود برای جبران نماز باید سجده سهو بجا آورده شود.
واجبات نماز قرار ذیل است:
۱. در دو رکعت اول از نمازهای فرض قرائت خواندن.
۲. خواندن سوره فاتحه در تمام رکعات نمازها به استثنای رکعات سوم و چهارم نمازهای فرضی.
۳. خواندن سوره یا یک آیه بزرگ یا سه آیه کوچک پس از سوره فاتحه در دو رکعت اول نمازهای فرضی و در تمام رکعات نماز های واجب، سنت و نفل.
۴. خواندن سوره فاتحه پیش از سوره.
۵. رعایت ترتیب میان قرائت، رکوع، سجده ها و رکعات نماز.
۶. (قومه) یعنی برخاستن از رکوع و کاملا ایستادن.
۷. ( جلسه ) یعنی نشستن کامل در میان هر دو سجده .
۸. ( تعدیل ارکان ) یعنی بجا آوردن رکوع، سجده و غیره با آرامش خاطر و اطمینان کامل.
۹. ( قعده اولی) یعنی به مقدار تشهد پس از ادای دو رکعت از نمازهای سه رکعتی و چهار رکعتی نشستن.
۱۰. خواندن تشهد در هردو قعده.
۱۱. خواندن قرائت با صدای بلند برای امام در نمازهای فجر، مغرب، عشاء ، جمعه، عیدین، تراویح و وتر در رمضان، و خواندن آهسته در نمازهای ظهر، عصر و غیره.
۱۲. به پایان رسانیدن نماز با جمله ( السلام علیکم ).
۱۳. گفتن تکبیر در نماز وتر برای قنوت و خواندن قنوت.
۱۴. گفتن تکبیر زوائد در نماز هر دو عید.
سنتهاي نماز:
آنچه از رسول گرامي اسلام در نماز ثابت شده است، كه اهميت آنها در حد فرض و واجب نيست به آن، سنت گويند.
اگر از سنتهاي نماز يكي فراموش شد، سجده سهو لازم نميشود و در نماز هم خللي وارد نميشود. و اگر عمداً ترك شود، باز هم خللي در نماز ايجاد نميشود، ولي تارك آن، مستحق سرزنش و ملامت خواهد بود.
سنت های نماز عبارت از چیز های ذیل می باشد:
۱ -بالا بردن هر دو دست تا گوشها پيش از گفتن تكبير تحريمه.
۲ -انگشتان هر دو دست را به حال خود گذاشتن و به جانب قبله قرار دادن.
۳ -به هنگام گفتن تكبير تحريمه سر را تكان ندادن.
۴ -گفتن تكبير تحريمه و ساير تكبيرهاي انتقالي براي امام با صداي بلند بطوري كه همه مقتديها متوجه شوند.
۵ -دست راست را بر دست چپ، در زير ناف قرار دادن.
۶ -خواندن سبحانك اللهم تا آخر.
۷ -خواندن أعوذ بالله من الشيطن الرجيم.
۸- خواندن بسم الله الرحمن الرحيم.
۹- خواندن سوره فاتحه در ركعت سوم و چهارم نمازهاي فرضي.
۱۰- آمين گفتن.
۱۱-آهسته خواندن ثنا، تعوذ، تسميه (سبحانك اللهم، ُأعوذُ بالله،ُ بسم الله)
۱۲- خواندن قرائت مسنون در نمازها به گونههاي كه از سنت ثابت شده است.
۱۳- خواندن تسبيح سه بار در ركوع و سجده.
۱۴- در حال ركوع سر را با پشت مساوي و يك نواخت قرار دادن و گرفتن هر دو زانو با انگشتان هر دو دست.
۱۵- گفتن “سمع الله لمن حمده” براي امام در قَومَه و “ربنا لک الحمد” براي مقتدي و هر دو براي كسي كه تنها نماز ميخواند.
۱۶- در موقع رفتن به سجده نخست هر دو زانو را، سپس هر دو دست و سپس پيشاني را بر زمين گذاشتن.
۱۷- پاي چپ را در قَعدَه و جَلسَه گستردن و بر آن نشستن و پاي راست را طوري گذاشتن كه انگشتان آن به سوي قبله متوجه باشند و گذاشتن هر دو دست بر رانها.
۱۸- بلند كردن انگشت شهادت در تشهد در وقت خواندن “اشهد ان لا اله الا الله”
۱۹- خواندن درود در قعده اخير پس از تشهد.
۲۰- خواندن دعا پس از درود.
۲۱- نخست به سمت راست و سپس به سمت چپ سالم گفتن.
مستحبات نماز:
در نماز پنج چيز مستحب است:
1- بيرون كردن هر دو دست از آستينها در وقت گفتن تكبير تحريمه.
2- تكبير گفتن بيش از سه بار براي منفرد در ركوع و سجده.
3- قرار دادن نگاه خويش در قيام بر محل سجده و در ركوع بر پشت قدمها و در جلسات و قعده بر سينه و در وقت سلام گفتن بر شانه هاي خويش.
4- دفع سرفه حتي الإمكان در نماز.
5- دهان را بسته نگه داشتن به هنگام خميازه و اگر باعث ناراحتي و اضطراب خاطر شد، در حال قيام دست راست را و در بقيه اوقات پشت دست چپ را بر دهان قرار دادن.
مكروهات نماز:
مکروه: در لغت به معنای ناپسند، ناخوشایند و ناگوار است.
در اصطلاح فقه اسلام: عملی است که ترک آن مطلوب است و پاداش دارد ولی انجامش عذاب ندارد.
چیز هایی که برای نماز گذار مکروه است:
1- (سَدل) يعنى دستمال بر سر گذاشتن به گونهاى كه دو طرف آن آويزان باشد يا پالتو و عبا بر دوش انداختن، بدون اينكه دستها داخل آستين باشد.
2- لباسها را جمع كردن، به خاطر خاك آلود نشدن.
3- با بدن يا لباس خويش مشغول بودن و بازى كردن.
4- نماز خواندن با لباس كار و يا لباس خواب.
5- داخل دهان چيزى گذاشتن كه مانع از قرائت نشود، اگر مانع قرائت شود، نماز فاسد ميشود.
6- با سر برهنه نماز خواندن، به خاطر تنبلى و بى توجهى.
7- نماز خواندن در حالي كه نياز شديد به بول و غايط باشد.
8- موها را روى سر جمع كردن و بستن.
9- سنگريزهها را دور كردن، البته اگر سجده مشكل باشد يك بار صاف كردن محل سجده اشكالى ندارد.
10- به صدا درآوردن انگشتان يا قرار دادن بعضى انگشتان در بعضى ديگر.
11- دستها را بر تهى گاه گذاشتن.
12- خويش را از قبله اين سو و آن سو گرداندن يا فقط نگاه خويش را به اين طرف و آن طرف بردن.
13- نشستن به صورت سگ يعنى رانها را قايم كردن و نشستن و شكم و زانوها را با سينه چسباندن و دستها را بر زمين گذاشتن.
14- هر دو بازو را براى مرد به هنگام سجده بر زمين گستردن.
15- نماز خواندن به سوى كسى كه روبروى نماز گزار نشسته و رخش به طرف نمازگزار باشد.
16- جواب سلام با اشاره سر يا دست.
17- بدون عذر چهار زانو نشستن.
18- عمد اً خميازه كردن يا با وجود توان جلوگيرى از آن، جلوگيرى نكردن.
19- تن چشمها در نماز البته اگر باز كردن چشمها باعث اختلال در حواس و عدم آرامش قلبى در نماز بشود، بستن چشمها اشكالى ندارد.
20- تنها ايستادن امام در محراب، ولي اگر پاهاى وى بيرون از محراب باشند كراهت ندارد.
21- ايستادن امام در مكان بلند تر از جاي مقتديها البته اگر چند نفري با امام همراه بايستند مكروه نيست.
22- تنها ايستادن در صورتي كه داخل صف جاي خالي باشد.
23- نماز خواندن با لباسى كه داراي تصوير حيوان جاندار باشد.
24- نمازگزاردن در محلي كه روبرو يا راست و چپ يا بالاى سر نماز گزار تصوير حيوان باشد.
25- شمردن آيه ها، سوره ها، تسبيحها با انگشتان.
26- خود را در چادر يا پارچهاى چنان پيچيدن كه دستها به راحتى از آن خارج نشوند.
27- رفع خستگى و تكان دادن دست و پاها بطور ورزش در نماز.
28- بر گوشه و يا قسمتى از عمامه، سجده كردن.
29- كارهاى خلاف سنت انجام دادن.
باطل (فاسد) کننده های نماز:
باطل کننده های نماز به چيزهايي گفته ميشود كه با انجام آنها نماز فاسد ميشود و برگرداندن آن لازم است.
فاسد کننده های نماز عبارت از چیز های ذیل می باشد:
۱- سخن در نماز چه عمداً و چه سهواً، در هر صورت كه باشد نماز را فاسد ميكند.
۲- به قصد سلام، داخل نماز به كسي سلام دادن يا لفظي مشابه آن بر زبان آوردن.
۳- جواب سلام دهنده را گفتن و يا جواب عطسه زننده را با يرحمك الله گفتن، يا در جواب كسي كه خارج از نماز دعا ميكند،آمين گويد.
۴ – در مقابل خبر ناگوار و نا خوشي ” انا لله و انا الیه راجعون” گفتن و يا در مقابل خبر خوب و خوش “الحمدلله” و در مقابل خبر عجيب “سبحان الله” گفتن.
۵- بر اثر بيماري يا رنج و اندوه “آه. أوه، أف” كردن.
۶- بغير از امام خود، كسي ديگر را فتح دادن.
۷- نگاه كردن به قرآن و از آن قرائت خواندن.
۸- اشتباه بي جا و بي مورد در قرائت.
۹ – انجام عمل كثير يعني داخل نماز انجام كارهايي بطوري كه بينندگان تصور كنند كه اين شخص در حال نماز گزاردن نيست.
۱۰ – خوردن و نوشيدن در هر حال.
۱۱- به اندازه دو صف راه رفتن.
۱۲- بدون عذر سينه را از قبله منحرف كردن.
۱۳- سجده بر مكان نجس.
۱۴ – در حين برهنه شدن عورت به اندازه يك ركن درنگ كردن.
۱۵ – داخل نماز در دعا چيزي خواستن كه عموماً از آدميان خواسته ميشود. مثل اينكه بگويد: بار خدايا به من اينقدر پول بده و غيره.
۱۶ – بر اثر درد و معصيت چنان گريستن كه حروف بر زبان آدمي جاري و نمايان شود.
۱۷- خنديدن بالغ در نماز با صداي بلند.
۱۸- مقدم بودن بر امام.
دعاهای مسنون (سنت) نبوی مخصوص نماز:
این مجموعه دعاهای ثابت است که از پیامبر ﷺ نقل شده و اینها را در نماز میخواند،
بهتر اینست هر یک آن در هر نماز به طوری نوبتی خوانده شود، تا هم به سنت عمل شود و هم اجر بیشتر کسب شود.
دعا های استفتاح:
۱- اللَّهُمَّ بَاعِدْ بَيْنِي وبيْنَ خَطَايَايَ كما بَاعَدْتَ بيْنَ المَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، اللَّهُمَّ نَقِّنِي مِن خَطَايَايَ كما يُنَقَّى الثَّوْبُ الأبْيَضُ مِنَ الدَّنَسِ، اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي مِن خَطَايَايَ بالثَّلْجِ وَالْمَاءِ وَالْبَرَدِ.
ترجمه: پروردگارا! ميان من و گناهانم فاصله بينداز چنانكه ميان مشرق و مغرب فاصله انداختی. پروردگارا! همانطوریكه پارچه سفيد از پليدی صاف می گردد، گناهانم را نیز پاک بگردان. پروردگارا! گناهانم را به وسيله يخ، آب و برف بشوی و پاک گردان. (متفق علیه)
۲- وجَّهتُ وجهيَ للَّذي فطرَ السَّمواتِ والأرضَ حَنيفًا مُسلمًا وما أَنا منَ المشرِكينَ إنَّ صلاتي ونسُكي ومَحيايَ ومماتي للَّهِ ربِّ العالمينَ لاشريكَ لَهُ وبذلِكَ أمرتُ وأَنا أوَّلُ المسلِمينَ.
ترجمه: رویم را به سوى ذاتى متوجه کرده ام که آسمان ها و زمين را آفريد؛ درحالى که من از باطل روى گردان شده و به سوى حق آمده ام و از مشرکان نيستم. نماز، عبادت، زندگى و مرگم از آنِ پروردگار جهانيان است که شريکى ندارد. دستور يافته ام که چنين کنم و من نخستین فرمانبرداران هستم. (رواه الالباني)
۳- سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ وَتَبَارَكَ اسْمُكَ وَتَعَالَى جَدُّكَ وَلَا إِلَهَ غَيْرُكَ.
ترجمه: پروردگارا! تو را از ناتوانیها و ناشايستیها، پاک و منزّه میدانم و ستايش و سپاس تو را بيان میدارم، و نام تو بزرگ و با برکت است؛ و عظمت و بزرگی تو والا و ارجمند است و هيچ معبود بر حقّی جز تو نيست. (رواه مسلم)
٤- الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمدًا كَثِيرًا طَيِّبًا مُبَارَكًا فِيهِ.
ترجمه: حمد و ستايشِ بسيار، خالص و پاک از آنِ الله پروردگارِ ماست. (رواه مسلم)
٥- اللهُ أكْبَرُ كَبِيراً، وَالحَمْدُ للهِ كَثيراً، وَسُبْحَانَ الله بُكرَةً وَ أَصِيلاً.
ترجمه: الله از هر چیزی بزرگ تر است. “كبيراً” تاکید برای “تکبیر” بوده یعنی بسیار بزرگ است؛ یا می تواند حال موکد باشد. “والحمد لله كثيراً” حمد و ستایش زیاد برای اوست. “وسبحان الله بكرة و أصيلا “: پاکی است مر خدای را در هر صبح و شام. (رواه مسلم)
دعاهای استفتاح نماز شب و تهجد :
١- اللَّهُمَّ لكَ الحَمْدُ أنْتَ قَيِّمُ السَّمَوَاتِ والأرْضِ ومَن فِيهِنَّ، ولَكَ الحَمْدُ لك مُلْكُ السَّمَوَاتِ والأرْضِ ومَن فِيهِنَّ، ولَكَ الحَمْدُ أنْتَ نُورُ السَّمَوَاتِ والأرْضِ ومَن فِيهِنَّ، ولَكَ الحَمْدُ أنْتَ مَلِكُ السَّمَوَاتِ والأرْضِ، ولَكَ الحَمْدُ أنْتَ الحَقُّ ووَعْدُكَ الحَقُّ، ولِقَاؤُكَ حَقٌّ، وقَوْلُكَ حَقٌّ، والجَنَّةُ حَقٌّ، والنَّارُ حَقٌّ، والنَّبِيُّونَ حَقٌّ، ومُحَمَّدٌ صَلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ حَقٌّ، والسَّاعَةُ حَقٌّ، اللَّهُمَّ لكَ أسْلَمْتُ، وبِكَ آمَنْتُ، وعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وإلَيْكَ أنَبْتُ، وبِكَ خَاصَمْتُ، وإلَيْكَ حَاكَمْتُ، فَاغْفِرْ لي ما قَدَّمْتُ وما أخَّرْتُ، وما أسْرَرْتُ وما أعْلَنْتُ، أنْتَ المُقَدِّمُ، وأَنْتَ المُؤَخِّرُ، لا إلَهَ إلَّا أنْتَ .
ترجمه: بارالها! ستایش ترا است و تویی نور آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست. و ستایش ترا است؛ تویی برپا دارنده آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، و ستایش ترا است، تویی حق و وعده ات حق و سخنت حق و دیدارت حق و بهشت حق و دوزخ حق و قیامت حق و پیامبران حق و محمد حق است؛ بار الها! خودم را به تو واگذارکردم و به تو توکل کردم و به تو ایمان آوردم و به تو رجوع کردم و برای تو جنگیدم و به دستور تو حکم کردم، پس گناهان پیشین و پسین مرا بیامرز و آنچه در نهان و آنچه آشکار کرده ام، تویی پیش آورنده و تویی بس گرداننده، نیست خدایی جز تو. (رواه بخاری).
٢- أللَّهُمَّ رَبَّ جَبْرَائِيلَ، وَمِيكَائِيلَ، وَإِسْرَافِيلَ، فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ، اهْدِنِي لِمَا اخْتُلِفَ فِيهِ مِنْ الْحَقِّ بِإِذْنِكَ، إِنَّكَ تَهْدِي مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مسْتَقِيمٍ.
ترجمه: پروردگارا! ای رب جبرائيل و ميكائيل و اسرافيل! ای آفريدگار آسمانها و زمين! ای آگاه بر پيدا و پنهان! تو ميان بندگانات در مسايلکه مردم اختلاف میکنند داوری میكنی. به اجازه و فرمان خویش در مسايل مورد اختلاف مرا به حق هدايت بفرما، تو هرکه را بخواهی به راه راست هدایت میفرمایی.(رواه مسلم )
دعاهای ركوع:
۱- سبحانَ ربِّيَ العظيمِ . بهتر ایناست که سه بار خوانده شود. (رواه الالبانی)
۲- سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وبِحَمْدِكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لي.
ترجمه: پروردگار ما، تو پاک و منزهی و تو را حمد و ستايش میکنيم؛ یا الله، مرا بيامرز. (رواه البخاري)
٣- سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ المَلاَئِكَةِ وَالرُّوحِ.
ترجمه: الهی تو پاک و مقدسی، پروردگار فرشته ها و جبریل.
و این مبالغه در پاک دانستن الله متعال از هر عیب و نقص میباشد. (رواه مسلم)
٤- سُبْحَانَ ذِيْ الْجَبَرُوْتِ، وَالْمَلَكُوْتِ، وَالْكِبْرِيَاءِ، وَالْعَظَمَةِ.
ترجمه: پاک است پروردگارى كه مالک قدرت، فرمانروايى، بزرگى و عظمت است. (رواه أبي داود)
٥- اللَّهُمَّ لَكَ رَكَعْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ، خَشَعَ لَكَ سَمْعِي وَبَصَرِي، وَمُخِّي وَعَظْمي وَعَصَبِي.
ترجمه: بار الها! براى تو رکوع نمودم، به تو ايمان آوردم و تسليمات شدم. و گوش، چشم، مغز، استخوان، پى و رگم براى تو خشوع و فروتنى نمودند. (رواه مسلم).
دعاهای بلند شدن از رکوع:
١- سمعَ اللَّهُ لمن حمدَه. (رواه الالباني)
٢- الحَمدُ للهِ حَمدًا كَثِيرًا طيِّباً مُبَاركًا فِيِه.
ترجمه: حمد و ستايشِ بسيار، خالص و پاک از آنِ الله پروردگارِ ماست. (رواه الترمذي)
٣- اللَّهُمَّ رَبَّنَا لَكَ الحَمدُ.
ترجمه: الهی! ای پروردگار ما! حمد و ستایش از آنِ توست.
این دعا به چهار گونه ثابت شده است، (ربنا لك الحمد)، (ربنا ولك الحمد)، (اللهم ربنا لك الحمد)، (اللهم ربنا ولك الحمد)، تمامش ثابت و درست است، و بهتر ایناست تا به شکل نوبتی هر کدامش در هر بار خوانده شود.
دعاهای سجده :
١- اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي ذَنْبِي كُلَّهُ: دِقَّهُ وَجِلَّهُ، وَأَوَّلَهُ وَآخِرَهُ، وَعَلاَنِيَتَهُ وَسِرَّهُ.
ترجمه یا الله، تمام گناهانم را ببخش: گناهان کوچک و بزرگ، اولین و آخرین، نهان و آشکار را.(رواه مسلم)
٢- سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وبِحَمْدِكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لي.
ترجمه: ای پروردگار ما! تو پاک و منزهی و تو را حمد و ستايش میکنيم؛ یا الله، مرا بيامرز (رواه بخاري)
٣- سبحان ربي الأعلى، بهتر ایناست تا سه بار گفته شود. (رواه مسلم و ابن ماجه)
٥- سبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ المَلاَئِكَةِ وَالرُّوحِ.
ترجمه: الهی تو پاک و مقدسی، پروردگار فرشتهها و جبریل.
و این مبالغه در پاک دانستن الله متعال از هر عیب و نقص میباشد. (رواه مسلم)
٦- سُبْحَانَ ذِيْ الْجَبَرُوْتِ، وَالْمَلَكُوْتِ، وَالْكِبْرِيَاءِ، وَالْعَظَمَةِ.
ترجمه: پاک است پروردگارى كه مالک قدرت، فرمانروايى، بزرگى و عظمت است. (رواه أبي داود)
٧- اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ، سَجَدَ وَجْهِي لِلَّذِي خَلَقَهُ وَصَوَّرَهُ، وَشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ، تَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ .
ترجمه: الهى! براى تو سجده کردم، به تو ايمان آوردم و در برابر فرمان تو تسليم شدم؛ چهرهام براى ذاتیکه آن را آفريد و صورت بخشيد و عضو شنوايى و بينايى در آن قرار داد، سجده نمود؛ با برکت است الهی که بهترين آفريدگار است. (رواه مسلم)
٨- رَبِّ أَعْطِ نَفْسِي تَقْوَاهَا، وَزَكِّهَا أَنْتَ خَيْرُ مَنْ زَكَّاهَا، أَنْتَ وَلِيُّهَا وَمَوْلاَهَا.
ترجمه : يا الله! به نفسام تقوا را عنايت فرما و آن را پاک بگردان که تو بهترين کسی هستی که آن را پاک میگردانی؛ تو ياور و کارسازِ آن هستی. (رواه أحمد)
۹- اللَّهُمَّ إنِّي أَعُوذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَبِمعَافَاتِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ، وأعُوذُ بِكَ مِنْكَ، لا أُحْصِي ثَنَاءً عَلَيْكَ أنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ.
ترجمه: یا الله! من از خشم به رضايتات و از کيفر ات به بخششات پناه میبرم، و از گرفتات به تو پناه میآورم. مرا توان آن نیست که به بيان حمد و ثنایات بپردازم، تو چنان هستی که خودت را ستايش نموده ای. (رواه مسلم)
دعای که هنگام دو سجده خوانده میشود:
۱- رَبِّ اِغفِر لِي رَبِّ اِغفِر لِي.
ترجمه: ای پروردگارم! گناهم را بيامرز. ای پروردگارم! گناهم را بيامرز. (رواه الالباني وأبي داود)
دعاهای بعد از تشهد آخر:
١- اللَّهُمَّ إنِّي أعُوذُ بكَ مِنَ المَأْثَمِ والمَغْرَمِ.
ترجمه: بار الها! به تو پناه می جویم از گناهان و قرضداری. (رواه البخاري)
٢- اللَّهُمَّ إنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي ظُلْمًا كَثِيرًا، ولَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلَّا أنْتَ، فَاغْفِرْ لي مَغْفِرَةً مِن عِندِكَ، وارْحَمْنِي إنَّكَ أنْتَ الغَفُورُ الرَّحِيمُ.
ترجمه: بار الها! بر نفس خود بسیار ستم کردم و گناهان را به جز تو کسی نمی آمرزد، پس آمرزشی از جانب خود بر من ارزانی فرما و بر من رحم کن، همانا تویی توبه پذیر، مهربان. (رواه البخاری)
٣- اللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلَى ذِكرِكَ وشُكرِكَ وحُسنِ عبادَتِكَ.
ترجمه: يا الله! ياری ام کن تا تو را ذکر کنم، سپاس بگزارم و عبادت تو را به صورتی نيکو به جای آورم. (رواه ابن كثير)
٤- اللَّهمَّ إنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ البُخلِ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الجُبنِ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ أَن أُرَدَّ إِلَى أَرذَلِ العُمُرِ، وَأَعُوذُ بِكَ مِن فِتنَةِ الدُّنيَا وَعَذَابِ القَبرِ.
ترجمه: پروردگارا! از بُخل و پیری و از پیری و فرتوتی و فتنهی دنیا و عذاب قبر به تو پناه میبرم. (رواه الألباني)
٥- اللَّهُمَّ إنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ وَمِنْ عَذَابِ القَبْرِ، وَمِنْ فِتْنَةِ المَحْيَا وَالْمَمَاتِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ المَسِيحِ الدَّجَّالِ.
ترجمه: بار الها! از عذاب قبر و عذاب دوزخ، و فتنهی زندگی و مرگ و فتنهی دجال به تو پناه میبرم. (متفق عليه)
٦- اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا قَدَّمْتُ وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ وَمَا أَعْلَنْتُ وَمَا أَسْرَفْتُ، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَأَنْتَ الْمُؤَخِّرُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ.
ترجمه: پروردگارا! گناهان گذشته و آینده مرا بیامرز. آنچه آشکار و آنچه پوشیده است، و آنچه در درونم است و آنچه بر زبان میآورم، و بر آنچه تو نسبت به در موردش آگاهی، مرا بیامرز. تویی اول و تویی آخر، هیچ معبود بر حقی جز تو وجود ندارد. (رواه مسلم)
٧- اللَّهُمَّ إِنِّي أَسأَلُكَ الجَنَّةَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنَ النَّارِ.
ترجمه: الهی! از تو بهشت را خواهانم و از آتش جهنم به تو پناه میبرم. (رواه ابن ماجه)
شیخ ابن باز – رحمه الله – میفرماید:
خواندن یکی از این دعاها در نماز کفایت میکند و دو دعا را با هم جمع کردن درست نیست، در نماز های نفل بهتر این است که دعاهای طولانی خوانده شود.
منابع بحث:
۱. سید سابق، فقه السنه، متوفی ۱۴۲۰ ه، ناشر دار الكتاب العربي، چاپ ٣.
٢. دهلوي، كفايت الله، تعليم الإسلام، متوفى ١٣٧٢ه، ناشر كانون نشراتی نفیس، چاپ ۱.
۳. عتر، محمد ماجد، المفصل فی الفقه الحنفی، ناشر دار الفکر المعاصر للطباعه و النشر.
۴. مجمع زبان عربي در قاهرة، معجم وسيط، چاپ ۵.
۵. مودودی، ابو الاعلی، تفهیم القرآن، متوفی ۱۹۷۹م، نشر احسان، چاپ ۱.
۶. سایت الوکه.
۷. سایت اسلام کویست.
۸. سایت اسلام ویب.
۹. سایت حمد لله.
۱۰. سایت ملتقی الخطبا.
۱۱. ویکی پدیا.