ناسخ و منسوخ
ناسخ و منسوخ:
{ ۞مَا نَنسَخۡ مِنۡ ءَايَةٍ أَوۡ نُنسِهَا نَأۡتِ بِخَيۡرٖ مِّنۡهَآ أَوۡ مِثۡلِهَآۗ أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ } بقره:۱۰۶
ترجمه: هر آیهای را نسخ کنیم یا [از دل مردم بزداییم و] از یادها ببریم، بهتر از آن یا همانندش را میآوریم. [ای پیامبر،] آیا نمیدانی که الله بر هر چیزی تواناست؟
مسئله ناسخ و منسوخ از گذشته تا حال از موضوعات مورد ايراد منکرين قرآن ميباشد. به خصوص يهودياني که احکامي از قرآن را مغاير احکام تورات مييافتند، آن را بهانهاي براي انکار حقانيت شريعت تازه ميگرفتند. از جمله تغيير قبله از بيتالمقدس به مکه را برنميتافتند و بر تعصبات مذهبي و نژادي خود پافشاري ميکردند. در آية 101 سورة نحل (16:101) آمده است: هرگاه آيهاي را جايگزين آيهاي ديگر كنيم، كه خدا به آنچه نازل ميكند داناتر است، گويند: تو اينها را فقط از خودت ميبافي! بيشتر آنها نميدانند.
مسئله ناسخ و منسوخ و تأکيد اين آيه بر اينکه «خدا به آنچه نازل ميکند داناتر است»، نشان ميدهد که احکام خدا متناسب با مقتضيات زماني و مکاني و رشد و کمال تدريجي انسانها تحول مييابد و تغييراتي که در فاصلة زماني [حدود 1500 سال] بين نزول تورات و نزول قرآن در جوامع انساني پديد آمده، همچون همه امور تعليماتي و تربيتي، ميتواند برخي احکام را متحول سازد.
قاعدة نسخ در طبيعت نيز جريان دارد و تكامل انواع و پيدايش گونههاي برتر و متناسبتر با شرايط جديد گواه آن است. معناي نسخ نابودي و حذف نيست، همچنانكه در باور اهل تناسخ، ارواح در مسير كمال خود جابجا ميشوند، و نسخهبرداري از اسناد كهن، عمر بيشتري به آنها ميدهد، اما به «نسيان» سپردن [أَوْ نُنْسِهَا] آيات، گويا دلالت بر حذف يك حكم شرعي يا انقراض بعضي از موجودات [مثل دايناسورها و ماموتها] ميكند.
نسخ در لغت عبارت از باطل کردن چیزی و جای آن چیزی دیگر را گذاشتن است و در اصطلاح محققین تمام شدن مصلحت اول را گویند.
نسخ رفع یک حکم شرعی با دلیل شرعی متاخر از آن است.
نسخ در «قرآن» «به معنای کشف از تمام شدن عمر حکمی از احکام است. معنای دیگر کلمه نسخ، نقل یک نسخه کتاب به نسخهای دیگر است، و این عمل را از این جهت نسخ میگویند، که گوئی کتاب اولی را از بین برده، و کتابی دیگر بجایش آوردهاند.»
برخی از نویسندگان نسخ را صرفاً در امور شرعی و برخی دیگر هم در مورد امور شرعی و هم در امور تکوینی میدانند.
ناسخ و منسوخ، دو دسته از آیات قرآن اند: ناسخ، آیاتی است که پس از نزول جای حکم آیاتی را که قبلاً نازل شده و مورد عمل بوده میگیرد. منسوخ، همان آیات قبلی است که با نزول آیات ناسخ، زمان عمل به آنها پایان مییابد.
به عنوان مثال، تحریم شرب خمر در قرآن به صورت تدریجی و در چهار مرحله انجام شدهاست:
– ابتدا در آیهٔ ۳۳ اعراف آمدهاست «بگو: «پروردگار من فقط زشتکاریها را -چه آشکارش و چه پنهان- و گناه و ستم ناحق را حرام گردانیده است» و بطور کلی هر عملی را که مصداق اثم باشد حرام کرده و سخنی از اینکه شراب مصداق اثم است به میان نیاوردهاست.
– سپس در آیهٔ ۴۳ نساء آمدهاست: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که بدانید چه میگویید» و شرابخواری را در هنگام نماز حرام گردانیدهاست.
– سپس در آیهٔ ۲۱۹ بقره آمدهاست: «دربارهٔ شراب و قمار، از تو میپرسند، بگو: «در آن دو، گناهی بزرک، و سودهایی برای مردم است، گناهشان از سودشان بزرگتر است.»» و شراب را مصداق اثم میداند.
– سرانجام در آیهٔ ۹۰ مائده حکم صریح به تحریم شراب میدهد: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه پلیدند و از عمل شیطانند. پس، از آنها دوری گزینید، باشد که رستگار شوید.
○ احکام ناسخ و منسوخ در قرآن الکریم:
البقره از آیات 106 الی 108:
(مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.)
ترجمه: هر آیه ای را نسخ کنیم، یا (از دل مردم بزدائیم و) فراموشش گردانیم، بهتر از آن یا همانند آن را می آوریم، آیا نمی دانی که خداوند بر هر چیز تواناست؟ ۱۰۶
( أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ.) ۱۰۷
ترجمه: آیا نمیدانی که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن خداست و جز الله سرپرست و یاوری برای شما نیست.
( أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِنْ قَبْلُ ۗ وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ.) ۱۰۸
ترجمه: آیا میخواهید از پیامبر خود(همان چیزی را) در خواست کنید که پیش از این از موسی خواسته شد؟ و کسیکه کفر را به (جای) ایمان برگزیند، مسلماً راه راست را گم کرده است.
صدق الله العظيم:-
– احکام آیات شریف :- یهودیان برای مردم میگفتند که آیا از کار محمد ص تعجب نمی کنید؟ وی یاران خود را به چیزی امر میکند و سپس آنها را از آن نهی کرده، به خلاف آن امر می نماید و امروز چیزی میگوید و فردا بر میگردد، پس این قرآن کلام خود محمد صلی الله علیه و سلم است و وی آنرا از خود میگوید و بعضی از آن با بعضی دیگر تناقص دارد….پس آیه 106 نازل شد.
قریش از آن حضرت خواستند که کوه صفا را برای آنها طلا بگرداند و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآلـه وسلم فرمودند :
بلی اگر کفر بورزید این مانند سفره ای خواهد بود که برای بنی اسرائیل نازل شد. پس آنها ابا کردند و باز گشتند و الله متعال آیه 108 را نازل فرمود…..
الله متعال در قرآن نسخ را ذکر کرده و حکمت و فلسفه آنرا بیان که آوردن امر خیر و بهتر برای بندگان است، بیان نموده و بهتر بودن و خیر بودن احتمال دو حالت را دارد.
1. احکامی که برای بشر آسان تر است.
2. آنچه در امور دنیا و دین حامل مصلحت بیشتر برای مردم است.
پس ناسخ و منسوخ در قرآن الکریم وجود دارد و دانستن این مسئله برای کسیکه دعوت میدهد و عالم میباشد ضروری میباشد.
– البته نسخ به سه نوع تقسیم شده است.
1. نسخ تلاوت و حکم باهم: قرائت نوع اول و عمل به آن جایز نیست، زیرا به طور کلی نسخ شده است. مانند آیهی که طبق آن با ده بار شیر خوردن رضاعت حاصل میشد.
2. نسخ تلاوت با بقای حکم: آنچنان که زرکشی در کتاب البرهان میگوید: اگر امت آنرا به دید قبول تلقی نماید به آن عمل میشود.
این دو نوع نسخ درقرآن نادر است.
3. نسخ حکم و بقای تلاوت: در قرآن به وفور دیده میشود چنانچه زرکشی میگوید در ۶۳ سوره روی داده است. مانند آیهی وصیت، عدت و غیره…
خلاصه کلام نسخ در دیانات و همچنین نسخ در بعضی از احکام قرآن در امور جزئی است به عبارات واضح تر نسخ احکام در تشریفات شریعت و دین است نه در کلیات و قواعد آن.
مثل تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه یا اینکه طلاق زن که غیر محدود بود به سه طلاق محدود گردید و امثال آن.
از مسائل تفصیلی آن اگر بگذریم و خلاصه که آیات ناسخ و منسوخ وجود دارد در قرآن و حکمت آنرا هم قبلاً بیان نمودیم ….
منابع:
– کلید فهم قرآن به انضمام براهین القرآنی، مولف: علامه معظم شریعت سنگلجی، صفحه: ۶۷ – ۷۰
– تفسیر آیات احکام، مولف: محمد علی صابونی، مترجم: داکتر فرزاد پارسا، صفحه: ۹۹ – ۱۱۵
– سایت: ویکی پدیا
– سایت: ویکی فقه