مقالات
موضوعات داغ

سوء ظن (بدگمانی)

بدگمانی این است که آدم بدون دلیل به کسی گمان بد داشته باشد، یا در داوری درباره‌ی دیگران همیشه از بدگمانی آغاز کند.

 به عبارت دیگر، بدگمانى آن است که انسان، درباره رفتار و گفتار دیگران، افکار و خیال هاى ناروا کند و به آن ترتیب اثر دهد و آن خیال را، به صورت یک واقعیت ببیند.

بد گمانی یکی از خصلت های ناپسند ونهی شده در نصوص شرعی میباشد همانگونه که الله متعال در سوره حجرات آیه دوازدهم  میفرماید :((يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ))

ترجمه:(( ای مومنان از بسیاری از گمان ها بپرهیزید که پاره از آنها گناه است))

همچنان سوءظن همچو طوفان تکان دهنده ای ستون های استوار یک زندگی را متزلزل میسازد که این صفت از جمله بیماری های روحی نیز به شمار میرود گاه چنان پیشرفت خواهد کرد که یک زندگی را خواهد پاشید وقت فردی دچار سوء ظن گردید بی شک ایمان در قلبش زایل خواهد گردید و شک و تردید در قلب اش نفوذ خواهد کرد.

چون مومن برادر ایمانی اش را متهم سازد یعنی در حق وی گمان بد برد پس ایمان در قلب وی ذوب میشود

سوءظن، برگ های دفتر زندگی را زرد و خزان زده می سازد…

اکنون که سوءظن را شناختیم ابعاد، منشأ و سرچشمه سوءظن و بدبینی در خانواده را به معرفی می‌گیریم

ابعاد سوءظن و بدبینی در خانواده:

زندگی، آشیانه ای است که تنها بر شاخه های درخت عشق، صداقت و خوش بینی استوار خواهد بود. خانواده زمانی سالم خواهد ماند که دستخوش طوفان سوءظن و بدبینی قرار نگیرد. اما این که چگونه یک خانواده مورد هجوم شبهه ها و تفکرات غلط قرار می گیرد، از سه ناحیه قابل بررسی است:

  1. سوءظن و بدگمانی در روابط همسران.
  2. سوءظن والدین به فرزندان.
  3. سوءظن فرزندان به والدین.

هر یک از این سوءظن ها، می توانند به تنهایی در محیط خانواده منشأ بسیاری از مشکلات و نابسامانی ها باشند و وحدت و هم بستگی بین افراد خانواده را از میان خواهند برد.

1. سوءظن در روابط همسران

خداوند متعال انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در کوره راه های زندگی به مدد عقل و درایت خویش، صراط مستقیم را بپیماید، و از قرار گرفتن در دست پندارهای غلط به دور ماند.

برای دریافتن اینکه، در زندگی مشترک چگونه بین زن وشوهر، سوءظن و بدگمانی رایج می شود و عرصه زندگی را بر آنها تنگ می سازد، باید در اندک اختلافات و تضادهای سلیقه ای آنها جست و جو کرد و این ناشی از پرورش یافتن هر یک در محیط خانوادگی متفاوتی است. بیشتر همسرانی که دچار مشکل روحی روانی سوءظن، به ویژه در آغاز زندگی مشترک می شوند، خود نیز در ابتدا خواهان چنین نوع نگرش و روش و زندگی نبوده اند. اگر پای درد دل های آنها بنشینیم، خواهیم فهمید که بیشتر آنان در آغازین سال های زندگی مشترک، به علت عدم شناخت صحیح از یکدیگر، طعمه دام وسوسه انگیز سوءظن شده اند.

عوامل پیدایش سوءظن بین زن و شوهر:

الف) گاهی علاقه و عشق شدید زن و شوهر به همدیگر، عاملی می شود برای سوءظن. مثلاً چون مرد، همسرش را خیلی دوست دارد و او را تنها متعلق به خود می داند، از این که با دیگری صحبت کند، عذاب می کشد و یا مانع فعالیت های اجتماعی او می شود. در واقع، به نوعی سرکوب کردن حس اعتماد و استقلال در شخصیت زن صورت می گیرد. اینجاست که اگر زن در نوع سلیقه، رفتار و گفتار در خانه و در اجتماع، مطابق خواسته شوهرش عمل نکند، بدگمانی و سوءظن میان آن دو را در پی خواهد داشت.

ب) گاه کسانی وقتی وارد زندگی مشترک می شوند، متوجه می گردند که طرف مقابل از لحاظ سلیقه و نگرش با ذهنیت ایده آل او متفاوت است و این، باعث ایجاد حس نفرت و بدبینی در افکار شخص مقابل می شود و با گذشت زمان به خیال پردازی و درون گرایی و سرانجام به گمان های ناروا و سوءظن می انجامد.

ج) نوع تربیت خانوادگی، در تعیین مسیر زندگی مشترک نقش بسزایی دارد. اگر محیط خانوادگی پیش از ازدواج، مثبت نگری، امنیت و حس اعتماد را در طول زندگی تقویت نکرده باشد و در الگوپذیری از پدر و مادر، فقط به نکات منفی زندگی توجه شده باشد، زندگی مشترک چنین زوج هایی به بدگمانی ختم می شود. آنها پیوسته نکات منفی یکدیگر را می بینند و برداشت های نادرست آنها از عملکرد یکدیگر و عدم ارتباط کلامی صحیح بین آنها، باعث بروز حس بدبینی می شود.

د) گاهی دخالت ها و حسادت های بیجا از سوی اطرافیان و خبرها و تحلیل های دروغین آنها، در ایجاد حس بدبینی و سوءظن همسران کاملاً مؤثرند. در واقع، افرادی که در زندگی مشترک دیگران دخالت می کنند، مانند دوستان شیطان هستند که پذیرش آنها در زندگی مشترک، باعث بروز بسیاری از مشکلات می شود.

چنان که در قرآن کریم آمده است:

{  وإن الشياطين ليوحون إلى أوليائهم ليجادلوكم وإن أطعتموهم إنكم لمشركون (121) } ترجمه : به درستی که شیاطین سخت به دوستان خود وسوسه می کنند تا با شما به جدال و منازعه برخیزند و اگر از آنها پیروی کنید، مانند آنان مشرک خواهید شد. (انعام: 121)

2. سوءظن والدین به فرزندان

فرزندان گل های باغ زندگی هستند و زندگی بدون آنها، شور و نشاط و طراوت نخواهد داشت. حفظ این طراوت و نشاط در محیط خانواده به عهده والدین است. اگر در عصر فناوری امروز، مقایسه ای میان روابط والدین و فرزندان گذشته و امروز داشته باشیم، درمی یابیم که زندگی خانوادگی امروز، مشکلات فراوانی دارد که یکی از آنها، فاصله گرفتن والدین و فرزندان، با ورود وسایل ارتباط جمعی است. پس از آن که زندگی مردم همگام با جامعه رو به سمت تکامل و مدرنیزه شدن نهاد و جای قصه های مادربزرگ و شاهنامه خوانی در محافل گرم خانوادگی را انواع سایت های اینترنتی و دنیای پرهیاهوی رایانه ها گرفت و دوستی های کاذبِ پشت خط های اینترنتی، تنوع کانال های ماهواره، افکار مسموم را جای گزین دنیای صادقانه و به دور از تکنولوژی و فضای سنتی خانواده های دیروز کرد، کم کم فاصله ها بیشتر و بیشتر شد و فرزندان حس اعتماد و امنیت خود را در مقابل والدین از دست دادند و انس آنها به ماهواره و رایانه، موجب تغییر شخصیت و بی توجهی آنها به خواسته های والدین و پایمال کردن بسیاری از ارزش ها و مقدسات شد. همین فاصله، حس سوءظن و بدبینی را در والدین به فرزندان و اعمال آنها تقویت کرد.

بنابراین، والدین، ناخواسته به رفتارهای فرزندان خود واکنش نشان می دهند و دچار فشارهای روحی و آفت بدگمانی می شوند. همین سوءظن میان والدین و فرزندان، موجب اختلالات رفتاری در خانواده می شود.

 3. سوءظن و بدبینی فرزندان به والدین

والدین به عنوان باغبان های باغ زندگی، مسئولیت طراوت بخشیدن به فرزندان را بر عهده دارند. ازاین رو، هر گونه غفلت و بی توجهی، حادثه آفرین است. در محیط خانواده بنا به دلایلی بچه ها نیز دچار بیماری سوءظن و بدگمانی به والدین می شوند و این ناشی از مشغله فکری و کاری والدین و در نتیجه بی توجهی به بچه هاست. اگر والدین به هر دلیلی به نیازها و خواسته های فرزندان آگاه نباشند، نمی توانند آرامش و امنیتی را که فرزند در محیط خانه به آن نیازمند است تأمین کنند و فرزند نیز برای جبران بی مهری و کم توجهی والدین، به سرگرمی های کاذب و پوشش های نامناسب و تغییر مد روی می آورد تا با نوع پوشش خود، جلب توجه کند و یا گرفتار دوستی با افراد ولگرد و پی آمدهای خطرناک آن می گردد. اینجاست که اگر فرزندان در اثر بی توجهی والدین، دچار حس تنفر و بی رغبتی به والدین شوند، دیگر نصیحت ها و رفتار آنها را به سود خود نخواهند دید و دچار بدبینی می شوند. به همین علت، دنبال کسی یا چیزی می روند که جای گزین کم توجهی والدین باشد. البته، گاهی سوءظن والدین نسبت به یکدیگر هم، بر فرزندان اثر نامطلوب می گذارد و باعث می شود، آنها هم به والدین بدبین شوند. این گونه بچه ها گاه در جست و جوی سعادت دلخواه در بیرون از خانه، به دام افراد ولگرد و خیابانی می افتند.

افراد خیابانی نیز، با تقویت حس بدبینی و انزجار از والدین در این بچه ها، باعث فاصله گرفتن آنها و عدم اعتمادشان به والدین و روی آوردن به دام مهلک اعتیاد می شوند. چه نیکوست که والدین با در نظر گرفتن اوضاع کنونی جامعه، هر چه بیشتر در جلب رضایت و اعتماد فرزندان به خود و محیط خانواده بکوشند و وقت بیشتری را صرف پاسخگویی به نیازهای عاطفی فرزندان خود نمایند. طرح دوستی با فرزندان را فراموش نکنند و محیطی سرشار از اعتماد به یکدیگر ایجاد سازند.

تأثیر سوءظن و بدبینی در خانواده:

زیان ها و آثار سوءظن در محیط خانواده، بسیار وسیع و جبران ناپذیر است. برخی از پی آمدهای ناگوار سوءظن و بدبینی در محیط خانه عبارتند از:

1. از بین بردن حس همکاری و نبود اتحاد و پیوستگی دل ها میان افراد خانواده.

2. سوءظن، عاملی است برای کنجکاوی بیش از حد دو طرف در کارهای یکدیگر که موجب ایجاد اضطراب های شدید روحی، تضعیف روحیه و تشنجات فکری و ناتوانی در عملکرد صحیح در برابر افکار اشتباه می شود.

3. سوءظن، موجب عدم درک صحیح افراد خانواده از یکدیگر و ایجاد حس انزجار و درماندگی می شود.

4. بدبینی ریشه بیشتر دشمنی ها و نزاع های خانوادگی، عدم امنیت فرزندان در محیط خانه و روی آوردن آنها به پناهگاه های نامطمئن و از هم پاشیدن کانون گرم خانواده هاست.

5. سوءظن، راهی است برای نفوذ و دخالت افراد فاسق و فرصت طلب که با اخبار دروغین، باغ سرسبز زندگی را به آتش می کشند و جز خاکستر اندوه چیزی باقی نمی گذارند.

قرآن کریم دستور می دهد : { يا أيها الذين آمنوا إن جاءكم فاسق بنبأ فتبينوا أن تصيبوا قوما بجهالة فتصبحوا على ما فعلتم نادمين (6) } ترجمه : اگر شخص فاسق خبری آورد، درباره آن جست و جو کنید. نکند با نادانی به جمعیتی حمله کنید، سپس پشیمان شوید». (حجرات: 6)

پیش گیری از سوءظن در محیط خانواده:

خانواده، محیطی برای شکل گرفتن شخصیت اولیه انسان و رسیدن به اوج آرامش و امنیت است. حال، اگر بخواهیم خانواده قداست و محبوبیت خویش را در بین افراد آن از دست ندهد و موجبات روی آوردن هر یک از افراد آن به پناهگاه های بیگانه و ناآشنا در اثر سوءظن و بدبینی نشود، باید راهکارهای زیر را مدنظر داشته باشیم:

1. هرگز خود و افراد خانواده را با دیگران مقایسه نکنیم تا دچار بدبینی حاصل از قیاس نشویم. به اصلاح درون بپردازیم و به خاطر یک سری اختلاف سلیقه ها و دیدگاه ها، بی درنگ نتیجه گیری نکنیم. برای نظرها و نگرش های افراد خانواده ارزش قایل شویم و با تشکیل جلسات خانوادگی در صدد رفع مشکلات و اختلاف نظرها برآییم و در تصمیم های مهم زندگی شریک و همدل یکدیگر باشیم.

2. معاشرت خود و افراد خانواده را با افرادی که در حُسن نیت و صداقت آنها شک داریم، قطع کنیم و اجازه ندهیم دیگران نوع دیدگاه ما را به محیط مقدس خانواده خدشه دار کنند.

3. با افراد صالح وموفق در عرصه زندگی، معاشرت کنیم و از تجربه آنها بهره ببریم و با مطالعه زندگی پیشوایان، در خشکاندن سرچشمه های بدبینی و سوءظن تلاش نماییم.

4. از قضاوت های بیجا درباره افراد خانواده پرهیز کنیم و اگر متوجه بروز رفتاری از یکی از آنها، برخلاف میل دیگر افراد خانواده شدیم، فورا بدبین نشویم، بلکه در صدد فهم حقیقت برآییم.

چنان که گفته شده :

« قضاوتی که با تکیه به گمان باشد، عادلانه نیست».

5. اجازه ندهیم دنیای مدرن امروز با ماهواره ها و وسایل ارتباط جمعی، پیوندهای سنتی ودر عین حال صمیمی خانواده ها را خدشه دار کنند. پس، لازم است این گونه وسایل در جای مناسب، با حفظ حریم مقدس خانواده استفاده شوند که خداوند ما را از بدگمانی نهی فرموده اند.

6. در برخورد با عملکرد افراد خانواده، فقط به جنبه های منفی اعمالشان فکر نکنیم، بلکه جنبه های مثبت آنها و زندگی خود را ببینیم. منفی بافی نکنیم تا دچار سوءظن نشویم.

به یاد داشته باشیم که با لجبازی با افراد خانواده، چراغ محبت و دوستی را خاموش نکنیم و بدانیم که سوءظن به دیگران، در ردیف پایمال کردن حق الناس است و گناه بزرگی محسوب می شود. چنان که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم فرموده است: { إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ (15) } ترجمه : هنگامی که سخنان دروغ منافقی را به زبان می آورید و حرفی می زنید که به درستی آن آگاهی ندارید و این کار را سهل و کوچک می پندارید، در حالی که نزد خدا گناهی بس بزرگ است. (نور: 15)

7. ارتباط کلامی خود با افراد خانواده را افزایش دهیم و موارد ابهامی را که در ذهن ما به عملکرد افراد خانواده به وجود آمده است، با گفت و گوی صحیح و خواستن توضیح از آنها برطرف کنیم.

8. در قضاوت دیگران، بیش از آن که به تحلیل های ذهنی خود تکیه کنیم، به واقعیت های عینی و خارجی توجه کنیم و همواره، به یافته های ذهنی خویش با سوءظن بنگریم، نه به رفتار دیگران!

پس دوری از گمان بد نوع حفظ کرامت انسانی میباشد چون گمان بد نوعی لطمه به شخصیت و کرامت افراد خواهد بود.

چند نکته‌ای مهم در مورد سوء ظن:

اول اینکه ایمان، با سوءظن و تجسّس و غیبت سازگار نیست. براى دورى از گناهان حتمى، باید از گناهان احتمالى اجتناب کنیم؛ بنابراین از آنجایى که برخى گمان‏‌ها گناه است، باید از بسیارى گمان‌‏ها؛ (کَثیراً مِنَ الظَّنِ)‏ دورى کنیم. لذا در این آیه منظور از “کَثِیراً مِنَ الظَّنِ‏” گمان‌هاى بد است که نسبت به گمان‌هاى‏ خوب میان مردم بیشتر است لذا از آن تعبیر به کثیر شده وگرنه حُسن ظن و گمان خیر نه ‌تنها ممنوع نیست بلکه مستحسن است، چنان که قرآن مجید در آیه 12 سوره نور مى‏‌فرماید: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً؛ چرا هنگامى که آن نسبت ناروا را شنیدید مردان و زنان باایمان نسبت به خود (و کسى که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند؟»، نکته قابل توجه اینکه نهى از کثیرى از گمان‌ها شده، ولى در مقام علت مى‏‌گوید زیرا  “بعضى” از گمان‌ها گناه است؛ این تفاوت تعبیر ممکن است از این جهت باشد که گمان‌هاى بد بعضى مطابق واقع است و بعضى مخالف واقع؛ آن که مخالف واقع است مسلماً گناه است و لذا تعبیر به  «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ‏» شده است، بنابراین وجود همین گناه کافى است که از همه بپرهیزد.

نکته دیگر اینکه در جامعه‏ ایمانى، اصل بر اعتماد و کرامت انسان‏‌هاست‏ و این کرامت را خداوند به انسان بخشید آنجا که فرمود: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی‏‌آدَمَ؛ به‌یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم‏»‌. از این جهت پرهیز از گمان بد به دیگران در واقع حفظ کرامتی است که خداوند به انسان عطا کرده است چرا که گمان نامناسب به دیگران نوعی لطمه به شخصیت و کرامت افراد محسوب می‌شود.

در مقابل آن، حُسن ظن قرار دارد؛ یعنی انسان تا جایی که ممکن است باید گمان خود نسبت به دیگران را خیر قرار دهد. در روایتی این خصلت را از بهترین سجایای اخلاقی برشمرده‌اند. در این باره قولی نقل شده : «حُسْنُ الظَّنِّ مِنْ اَفْضَلِ الْسَّجایا وَاَجْزَلِ الْعَطایا؛ حسن ظن از بهترین صفات انسانى و پربارترین مواهب الهى است». و یکی از ثمرات آن را سبکی اندوه انسان معرفی کرده و گفته‌اند : «حُسْنُ الظَنِّ یُخَفِّفُ الهَمَّ وَ یُنجى مِنْ تَقَلُّدِ الاثْمِ؛ حسن ظن اندوه را سبک مى‌کند، و از آلوده شدن به گناه رهایى مى‌بخشد» . جلب محبت، رستگاری، گره‌گشایی، آرامش دل، و سلامتی در دین از دیگر فوائد حُسن ظن است.

الله ما را از این نوع عمل به دور نگهدارد.

نويسنده: « اسما افضلی »

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن