زن خانهنشین: تصحیح مفاهیم
بیشترین زنان کارگر در تمام مدت بیرون از خانه سبب ضعف تربیت عقیده و اخلاق فرزندان شان میشود.
همه شبكهها، منبرها و کانالها از زن کارمند دفاع میکنند، زندگیاش را زینت بخشیده و آن ها را به عنوان یک برتر خالص درک میکنند و طرفداران “حقوق زنان” ايشانرا تحسین میکنند. اگر یک صدای واحد از زنان خانهنشين دفاع کند و از مزایا و دستاوردهای ایشان یاد کند، این “طرفداران حقوق زنان” بیرون آمده و بالای شان اعتراض میکنند و حملهور میشوند!
در مورد حقوق به من بگویید!
ناعادلانهترین زن جهان، زنی است که خانهنشينی را انتخاب کرده و مشغول پرورش فرزندان و اصلاح خانه خود است، زیرا او در معرض شیطنت، تحقیر، دست کمگرفتن و حاشیهنشینی قرار دارد! او بیشترین خدمت به ملت و فرزندانش قبل از خودش انجام میدهد! بیعدالتی این زن بیعدالتی برای خودش، همسر و فرزندانش است، این یک نوع بیعدالتی مرکب است!
یک زن نمیتواند دو پروژه متناقض را با هم ترکیب کند، پروژهای که او را ملزم به بیرون رفتن تمام وقت میکند و پروژهای که از او میخواهد همیشه به خاطر فرزندانش در داخل خانه بماند!
بیشترین زنان کارگر در تمام مدت بیرون از خانه سبب ضعف تربیت عقیده و اخلاق فرزندان شان میشود.
هدف این نیست که زنی را که خارج از خانه کار میکند یا آنانیکه میتوانند بین هر دو کار توازن بر قرار کنند تحقیر کنیم، بلکه هدف این است که منزلت زنان خانهنشین را تقویت میبخشیم و فرصتها و نقشهایی را که او در اختیار دارد و در واقع در دستیابی به خوشبختی، تعادل، و ثبات خانواده سرنوشتساز است.
یکی از مهمترین دلایل طلاق در زمان ما، ورود یک زن در یک رابطه زناشویی و در ذهن و اعتقادات وی است که شغل وی از همسر و فرزندانش مهمتر است و مهمترین موفقیت و برتری او در آن، نوع شغلیکه او انجام میدهد است، او فرزندان را به دنیا میآورد و ارزش آنها یا عظمت مسئولیت آنها را متوجه نمیشود و آنها را میگذارد تا تصادفا به هر نوع که شد رشد کنند!
برنامههای غربی به زنان توانستند مفهوم تعالی و موفقیت را در چارچوب “شغل و کار در خارج از خانه” تحکیم کنند و به طور خودکار در مغزهای زنان این را غرس کردند که زنیکه در خانه نشسته و مصروف تربیت فرزندان خود است ناکام و ناتوان محسوب میشود حتی اگر او فارغ التحصیل دانشگاه هم بوده باشد و خودش این فیصله را انتخاب کرده باشد.
ما با مفاهیم روبرو هستیم!
اگر زن بیسواد در مورد مزایای ماندن در خانه صحبت کند، به عقبماندهگی و جهل متصف میشود و برعکس اگر زن تحصیلکرده در مورد بدیهای ماندن در خانه صحبت کند، او را ستایش و تحسین میکنند.
و اگر زن تحصیلکردهای که تصمیم ماندن در خانه را انتخاب کرده، این تصمیم را ستایش کند، مورد حمله و هجوم قرار میگیرد!
قضیه اینجاست که: “آنچه آنها میخواهند، نه آنچه تو میخواهی!”
الله متعال به زنان پیشینیان رحم کند، آنها بخاطر صدقه و انفاق، دینداری،اخلاق خوب و تربیت نیک فرزندانشان شهرت پیدا میکردند، نام شان در حلقات علم و نبردها یاد میشد، پسر فلان مادر!!
امروز، ارزش زن در میزان اینکه معاش او چهقدر است؟ در کدام شرکت کار میکند، شده، حتی اگر فرزندانش از دین و اخلاق به دور مانده باشند!
تلاش پیوند داد علم و تعلیم به شغل و وظیفه بزرگترین تلهای است که یک خواهر مسلمان در آن واقع میشود.
علم وظیفه نیست، بلکه بینش و درک خوب است و مادر آگاه تعلیمیافته است که اصل و اولیات زندگی خودرا میداند.