رابطه ای اسلام با طبابت
از آنجائيکه ھمه ميدانيم اسلام دین کامل و شامل است که حتی دربر گيرنده ای مسائل و موضوعات طبی نيز ميشود از جمله: قرآنکریم۱۴۰۰ سال پيش در مورد تکامل و رشد جنين اشاره فرموده است که دانشمندان ساینس حالا به درک این موضوع رسيده است در حالی که اسلام ۱۴۰۰ سال قبل به آن توجه پرداخته است.
رابطه ای تنگاتنگ اسلام و طب ناگسستنی است چون اسلام طب را با خود مشمول است از احکام بعضی تداوی ھا گرفته تا اشارات متمایز دیگر که دلالت بر کامل بودن دین اسلام و رابطه اس آن با طبابت ميباشد. به طورکلی رابطه ای که ميان اسلام و مسائل پزشکی است بيشتر از رابطه ای است که ميان اسلام و سایر علوم وجود دارد؛طبيعتاً در این زمينه دلایلی را می توان مطرح کرد و مھم ترین آن، این است که علم پزشکی بيشتر از علوم دیگر مورد نياز و توجه انسان ھاست و حيطه سلامت از نيازھای اوليه انسان است که بدون آن ادامه حيات انسان ممکن نيست بنابراین این گزاره ازدرخشش و ویژگی مھم تری در متون اسلامی برخوردار ھستند.
حجت الاسلام ابراھيمی با تصریح اینکه روایات مربوط به طب باید از دو جنبه متن شناسی و سند به دقت بررسی شوند، گفت: سئوالیکه مطرح می شود بررسی کدام یکی از این ھا مقدم است یعنی وقتی با یک روایت پزشکی مواجه می شویم اول متن را بررسی کرده و فھم آن را به ميان آوریم یا اول شناسه و سند آن را بررسی کرده و بعد به متن توجه کنيم.
سه دیدگاه پيرامون علم و دین وجود دارد، گفت :
دیدگاه اول این است که تمام دانش ھای بشری در متون دینی وجود دارد و اگر علمی را نمی توانيم از متون دینی استخراج کنيم باید با دقت و تدبر بيشتری تلاش کرده و آن ھا را استخراج کنيم؛ دراین دیدگاه بحث احادیث پزشکی خيلی پررنگ جلوه می کند.
دیدگاه دوم درست در مقابل دیدگاه اول است و این دیدگاه معتقد است که کار دین بيان مسائل علمی نيست و برای ھدایت انسان است؛نه اینکه دین در مسائل علمی وجود ندارد اما ھمه این ھا در راستای این است که ما به جھان آخرت و خدا نزدیک شود و این نزدیکی به آخرت است که جھان ما را ساماندھی می کند و این دیدگاه تمامی معنی روایات طبی عوض می کند.
سوم اش: این دیدگاه معتقد است در دین اشاره ھای علمی وجود دارد نه اینکه مطالب علمی روشمند وجود داشته باشد؛ قرآن و روایاتبرای ھدایت ما ھستند و اشاراتی علمی در آن ھا آمده است.این دیدگاه طرفداران زیادی دارد و در حقيقت راه بررسی مسائل علمی در متون دینی را باز می کند و به تعبيری علمرا مفسر دین قرار می دھد نه ارزیابی کننده دین.اصطلاح طب اسلامي نيز به موازات آن مطرح شده است. گرچه موافقان، طب اسلامي را داراي مباني و اصول، ايدئولوژي، علوم پايه و منابع محکمي مي دانند، تصوير علمي و روشني از آن ارائه نشده است و دست کم در آثار پژوھشي در دسترس، ھم چنان مبھم است. مطالعه حاضر به شکل مروري-توصيفي و کتابخانه اي انجام شده است. پايگاه ھاي آي اس آي، پاب مد، آي اس دي، گوگلاسکولار، مگيران و اس آي دي به منظور شناخت اين مباني، جست وجو شد. دو نفر جست وجوي مستقل انجام دادند و حاصل را درجلسه اي مشترک تجزيه و تحليل کردند. ارزيابي کيفي توسط متخصص پزشکي اجتماعي انجام شد. وابستگي نويسندگان به مراکزعلمي مصوب از شاخص ھاي گزينش منابع جھت ورود به مطالعه بود. مباني طب اسلامي با نگاھي به رابطه علم و دين مرور شد.شش ديدگاه شامل تاييد، رد، اولويت بخشي يا ترکيبي قابل بيان بود. براي اين منظور، مضامين طبي در حوزه آيات و روايات و طبرايج با نگاه به طبقه بندي ھاي رابطه علم و دين تعريف شد. براي بيان مفاھيم علم ديني و طب اسلامي به ترتيب از نظرات علامه جوادي آملي و مھدي اصفھاني استفاده شده است که در حال حاضر از جايگاه و بنياد استدلالي متين تري برخوردارند، ايشان ضمن اعتقاد به لزوم اتصال وحياني، از رئاليسم انتقادي نيز بھره گرفته اند و شرط تحقق علم اسلامي را ھويت دروني اسلامي آن علم ميدانند و معتقد به روايي ديگر لوازمات و پيامدھاي آن ھستند.
اسلام، دربارهٔ اصول کلی پزشکی و بھداشت دستورھایی به پيروانش داده که می توان از این دستورھا به عنوان یکی از پایه ھای علمپزشکی اسلامی یاد کرد. احادیثی از پيغمبر اسلام دربارهٔ سلامت، بيماری ھایی چون جذام، پھلودرد، ورم چشم (یوئيت)، بھداشت ومسایل دیگر مربوط به پزشکی نقل شده است. مجموعه گفته ھای پيغمبر اسلام دربارهٔ طب را بعدھا نویسندگان اسلامی تدوین کردند وبر آن شرح ھا نوشتند و این مجموعه ھا به نام طب النبوی معروف شد. در آغاز جلد چھارم احادیث صحيح بخاری، دو کتاب آمده است که در ٨٠ باب آن احادیث مربوط به بيماری ھا و درمان ھا نقل شده اند.
منابع:
۱- حوزه.
۲- ویکیپدیا.
۳- سایت فارس.