الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على سيد المرسلين وعلى آله وصحبه أجمعين، چه بزرگ است دینیکه پروردگارش نور و پیامبرش نور و کتابش نور است و در هر مقطع زمانی میکوشد تا بشریت را از تاریکیها به سوی روشنی هدایت کند.
– بی دینی مسلمانان و پیامد های آن بر جهان:
امروزه ما مسلمانان شاهد تفرقه، مرگ های ناگهانی، فقر، مشکلات دامنگیر و انواع بلاهای آسمانی و زمینی در میان امت مان هستیم که در صدر اسلام نظیر نداشته اند، اما چرا؟ و چگونه؟ مگر مشکل چیست؟
خداوند متعال میفرماید: “أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ” (بقره۸۵) ترجمه: آيا شما به پارهى از كتاب ايمان مىآوريد و به پارهى كفر مىورزيد؟ پس جزاى هر یک از شما كه چنين كند جز خوارى در زندگى دنيا چيزى نخواهد بود و روز قیامت ايشان را به سختترين عذابها باز گرداند و خداوند از آنچه انجام مىدهيد غافل نيست.
هرگز نمیتوان مسلمانی را دریافت که بگوید به فلان سوره باور دارم ولی به فلان سوره باور ندارم یا اینکه بگوید به فلان آیه ایمان دارم ولی به آیهی بعدی آن ایمان ندارم! پس معنای کفر ورزیدن به بعضی از کتاب و ایمان داشتن به بعضی دیگر آن بدین معناست که شخص تنها به بخشی از دین عمل میکند که برایش مشقت و سختی را در پی ندارد یا اینکه به آنچه هوی و هوساش میخواهد عمل میکند و یا اینکه به بخشی از دین توجه کند و بخش دیگر آنرا نادیده بگیرد مثلا برای بعضی از مسلمانان ظاهرسازی خیلی مهم است، آنها به داشتن لباس اسلامی، کلاه، مسواک، ریش و غیره اهمیت به سزایی میدهند ولی هنگام معامله و دادوستد اعمال مثل: دروغ، رشوت، ضایع کردن حق مردم، فریب دادن دیگران و غیره اصلا برایشان اهمیتی ندارد و هرگز خود را گنهکار نمی پندارند؛ یا در جانب دیگر انسانهایی اند که با دیدن دستهی اول میگویند ما هرگز نمیخواهیم مثل آنها باشیم زیرا آنها فقط ظاهرا مسلمان اند. این دسته بدون حجاب و بدون در نظر گرفتن سنتهای ظاهری کاملا خود را مانند انسانهای بیدین ساخته اند و جواب شان به دیگران این است که مهم قلب است و ما قلب پاک داریم؛ و احیانا در موارد خیلی کوچک به دین توجه میکنند برای مثال: مردی شراب مینوشد و کارهای بد دیگری را نیز مرتکب میشود ولی وقتی همسرش با او در این مورد به مجادله و گفتگو میپردازد، می گوید: خاموش باش ای زن !مگر نمیدانی که در اسلام زنها باید از شوهران شان اطاعت و فرمانبرداری کنند! آری اسلام دلخواه را میگویم! در بعضی امور کاملا چهرهی اسلامی و در بعضی اصلا به اسلام اهمیت نمیدهند.
دقیقا همین جاست که خداوند متعال برایمان گوشزد میکند، كه پیروی قسمتی از دین و ترک قسمت دیگر آن عواقب ناگواری را در پی خواهد داشت و مرتکب آن نه تنها خود را بلکه همهی دنیا را به سوی رسوایی و رذالت سوق میدهد، زیرا مسلمانیکه دین را با هوی و هوس خود پیروی میکند پلان و آجندای شیطان را در دست گرفته است و با رفتارش باعث نفرت غیر مسلمانان نسبت به دین اسلام میشود و شخص غیر مسلمان با دیدن اخلاق و رفتار نا مشروع وی، اسلام را مورد حمله قرار داده و نفرتاش نسبت به اسلام بیشتر میشود که همهی این نفرت و بد بختی به نابودی جامعه و دین و دنیا میانجامد. {خطبهی دکتور نعمان علی خان (اسلام دلخواه)}
نه دین ما درست و نه دنیای ما از حق گذشتیم و به باطل نرسیده ایم
((صائب تبریزی ))
بی دینی کافران و پیامد های آن بر جهان:
۱- ظلم وطغیان:
– بندهگی به غیر از خدای متعال: که بدترین نوع ظلم است زیرا یکی از آثار بندهگی به الله متعال آزادی از بردهگی به دیگران است. مُلحدیکه وجود الله را انکار میکند خود را مافوق بشر دانسته، بر بندگان پروردگار تکبر میورزد و تمام سلطه و قدرت را برای خودش خواهان است، چنانچه الله متعال سخن رهبر ملحدین (فرعون) را برای ما در قران کریم نقل کرده:” وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي” (قصص:۳۸) ترجمه: و فرعون گفت: «اى بزرگان قوم! من جز خويشتن براى شما خدايى نمىشناسم.
برای همین است که ملحد بر منافع مادی، شهوتها و زندگی خود حریص است و فراتر از آن که حتی میخواهد دیگران را به بندهگی بگیرد. چنانچه خداوند دربارهی فرعون میفرماید: “فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ” (زخرف:۵۴)
ترجمه: پس فرعون قومش را به سبکسری و بی خردی کشاند و بدین ترتیب قومش از او پیروی کردند.
– جرایم: یکی دیگر از آثار الحاد انتشار جرایم است چه این جرایم فردی باشند و چه اجتماعی؛ زیرا هنگامیکه قوهی شر، ارتباط انسان را با پروردگارش قطع میکند و به او در باره عدم وجود پروردگار قناعت میدهد همین قوه وی را از هر نوع احساس انسانی تُهی و خالی ساخته و در بین او و گناه هیچ مانعی را باقی نمی گذارد.
– جنگ و ویرانی: از مهم ترین آثار الحاد این است که الحاد جنگ و نابودی را برای بشر به جا میگذارد، این دقیقا همان چیزی است که در قرن بیستم از خلال جنگ جهانی اول و دوم شاهد آن بودیم تا جاییکه تعداد قربانیان این دو جنگ به بیشتر از ۸۰ میلیون انسان رسید. همچنان نظام الحادی کمونیستی که بیشتر از ۱۰۰ میلیون انسان را در اتحاد کشورهای روسیه و چین به دست استالین و ماوتسا و غیره رؤسای این نظام به قتل رساندند.
۲- فساد اجتماعی:
– فساد اخلاقی: از بارز ترین فرقهای جامعه الحادی با جامعهی اسلامی فساد اخلاقی است، این فساد به حدی گسترش یافته که شخص تنها به خود میاندیشد و به دیگران اهمیتی قایل نیست مگر اینکه منفعتی در کار باشد، به همین علت در جامعههای الحادی حتی پدر و مادر تا وقتی اهمیت دارند که کار میکنند و زحمت میکشند، اما وقتی باز نشسته شوند دیگر اهمیتی ندارند و به خانهی سالمندان فرستاده میشوند! فرزندان نیز برای مادران اهمیتی ندارند و اکثر اوقات خویش را در کودکستان سپری میکنند. زیرا در این نوع جامعه همه به نجات خود میاندیشند نه به دیگران، هر چند آن شخص فرزندشان بوده باشد.
– فساد وجدان: الحاد انسان را به ترسیدن از خداوند و حساب و کتاب وا نمی دارد، از همین رو ملحد با قلبی سخت و بدون احساس رشد میکند، نه در فکر عذاب است و نه به حکم و قضای اخروی میاندیشد.
– فساد خانواده: الحاد در پی نابودی جامعه و دروری آن از الله متعال است، جامعه وقتی سالم است که خشتهای سازندهی آن سالم باشند، ولی وقتی همین خشتها یعنی خانوادهها سالم نباشند چگونه جامعهی سالمی به بار آید؟
– فساد جوانان: این الحادی است که جوانان را غرق فساد کرده و برعکس عوض نجات شان از این منجلاب، آنان را به غرق شدن تشویق میکند.
{الإلحاد واثاره على الفرد والمجتمع وسبل مواجهته ص: ۶}
****
الحاد ناکام خواهد بود، آنانی که در پی نابودی اسلام و هدایت راستین اند بدانند که آفتاب اسلام هرگز خاموش نخواهد شد و الله هرگز وعدهخلافی نمیکند:
(يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ) (صف:۸)
ترجمه: آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند.