غزو فکری
جنگ فکری جنگ تسخیر فکر وجدان است…جنگ شکستن عقاید و باورها…جنگ تغییر دیدگاه و ارزشها…جنگ بیگانه سازی از دین و آیین…
● تعریف:
استاد محمد قطب در تعريف جنگ فکری میگويد: منظور از جنگ فکری وسايل و ابزارهای غير نظامیيی است که دشمنان، پس از جنگهای صليبی آنرا به جهت از ميان برداشتن پديدههای نيکو از زندگی مسلمانان و منصرف ساختن آنان از التزام به مقررات اسلام، و آنچه به عقيده از قبيل افکار، تقاليد و پهلوهای مختلف سلوک ارتباط دارد، بکار بستند.
بنابر اين، جنگ فکری اسلوب و شيوۀ تازهيی است که صليبيان آنرا برای جنگ با مسلمانان پس از شکستهای پيهمی که در تمام نبردهای مسلحانۀ خويش بر ضد مسلمانها نصيبشان گرديد روی دست گرفتند.
● تاریخ نشات:
غزو فکری تاریخ بعید دارد، چنانچه همهی ما میدانیم قبل از جنگ نظامی مشرکین مکه علیه پیامبر ﷺ، جنگ فکری شدیدی را بالای او برنامه ریزی کرده بودند.
بلی!
تاریخ جنگ فکری میان حق و باطل نسبت به جنگ نظامی تاریخ طولانیتر دارد، مانند دشمنی ابلیس با آدم علیه السلام، ابلیس میدانست که از طریق زور و قوت بالای آدم علیه السلام غالب نمیشود، به همین خاطر از وسائل فکری کار گرفت و شروع به نصیحت خیرخواهانه و سوگندهای دروغین نمود، تا بالآخره توانست آدم و حوا علیهما السلام را به نحوی فریب دهد.
یهودیان عصر پیامبر ﷺ برای فریب دادن مردم عوام صبح به اسلام میگرویدند و شب هنگام دوباره کفر را انتخاب مینمودند.
اما جنگ فکری از طریق مکاتب و مدارس برای اولین بار در حکومت محمد علی در مدارس مصر آغاز شد و سپس به سوریه و لبنان انتقال یافت.
بعد از مدارس شروع به ساختن پهنتونهای شخصی کردند، طوریکه هرچه را میخواستند تدریس نموده و باقی مضامین دینی را منع مینمودند، سپس کار خودرا توسعه داده و برای پهنتونهای دولتی مناهج و نصاب درسی ساختند و جوانان مسلمانان را از دین، قرآن، و پیامبرشان دور نمودند.
● تاریخ پایان یافتن جنگ فکری:
کفار و دشمنان به این جنگ نقطه پایانی نمیبخشند، تا زمانیکه ما را هم عقیده و هم باور خود نسازند، به دلیل: وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا (217) بقره: ” همواره و بطور مداوم با شما میجنگند تا اگر بتوانند شما را از دین تان باز گردانند …
وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡۗ (120) بقرة. و هرگز یهود و نصاری از تو خشنود نخواهند شد، تا اینکه از آیین آنان، پیروی کنی.
● آثار جنگ فکری:
آثار و اضرار این جنگ به مراتب بالا و خطرناکتر است نسبت به جنگ نظامی، چون در جنگ عسکری و نظامی هر دو جانب مجهز بوده و به قصد جنگ وارد کاروزار میشوند، اما در جنگ فکری طرف اصلا خبر ندارد که دشمن مکارانه مانند مور از داخل کار را تمام کرده.
و همچنان در جنگ عسکری خانهها، مکاتب، پُلها… از بین میرود، اما در این جنگ ایمان، عقیده، همت… ازبین میرود، که دوباره بدست آوردن آن مشکلی بس بزرگ است.
قوانین قرآنی و الهی را از آنها گرفته و قوانین خودرا برای آنها میآورند.
باید بدانیم که در جنگ عسکری مسلمانها در هر حالت پیروز و کامیاب هستند، چه شهید شوند، و چه مجروح، و چه اسیر، اما در جنگ فکری کفار تلاش میکنند که عقیده مسلمان را از او بگیرد تا در هنگام مرگ از گفتن کلمه توحید محروم بماند.
نکته: یکی از آشکارترین آسیبهای غزو فکری اینست که مادرها در سابق آرزو داشتند که اولادهای شان حافظ قرآن و خادم دین باشند، اما امروز قضیه بر عکس شده!
علمای دین و حافظان قرآن کهنه فکر و تروریست خوانده میشوند و برهنگی و آواز خوانی نماد روشنفکری!
● وسائل جنگ فکری:
وسائل جنگ فکری بیشمار بوده اما بطور نمونه چندی آنرا ذکر مینماییم:
مکتب، روزنامهها، کتاب، مجلهها، اشعار، نظریات و سخنان فیلسوفان الحادی و بیدین، تبدیل و نوآوری در نصابهای درسی، مقرر کردن استادهای تربیت شده غرب، و بعضی از دانشگاهها که اهداف شان تخریب افکار عموم مردم، مخصوصا جوانان میباشد.
و همچنان مطبوعات، تلویزیونها، رسانهها، رادیو، صفحات اجتماعی، و سایتهای مزخرف میباشد.
یکی دیگر از وسائل آنها ایجاد شک و تردید نسبت به اصول دین اسلام و متهم ساختن آن به عجز در عرصه زندگی است.
از مهمترین وسائل غرب برای پیروزی در این جنگ تبلیغات است، طوریکه از تمام وسائل ممکن کار میگیرند تا تبلیغات را به نفع خود و علیه مسلمانان استفاده کنند و اخلاق، دین و اسلام آنها را بدزدند.
● برخی از خطرناکترین ابزار جنگ فکری:
۱. نژاد پرستی و ملی گرایی.
۲. ترویج تکفیر میان امت اسلامی.
۳. علمای درباری.
۴. مسلط بودن بالای رسانهها.
۵. مسلح ساختن مبلغان مسیحی به سلاح شک و شبهه علیه اسلام و مسلمانها.
● گروههای که برای نابودی اسلام شب و روز تلاش میکنند:
۱. مبلغان مسیحی: وظیفهی این گروه تبشیر یا مسیحی ساختن مردم است، که توسط کلیساها رهبری شده و در جاهای مختلف جهان، به خصوص جاهای که مسلمانها سکونت دارند، فعالیت میکنند. مبلغان مسیحی زیر شعارها و موسسههای خیر خواهانه چهرههای مکارانه خودرا پنهان میکنند، که تا حدی هم در کارهای خود موفق شدند.
۲. مستشرقین یا خاورشناسان: موسس این گروه غربیها هستند که یک گروه از افراد زیرک و فهمیده را انتخاب میکنند و تمام چیزهای که به مردم مشرق تعلق میگیرد را به آنها میآموزانند، از قبیل: زبان، دین، فرهنگ، آداب، رسوم، و وضعیت سیاسی، سپس آنها را زیر تحقیق و تفحص قرار میدهند.
هدف اصلی اینها مسلمانها هستند که تمام چیزهای مربوط آنها را آموخته و دوباره علیه شان استفاده میکنند، و به گروه مبلغان مسیحی کمک کرده و خدمت اهداف مستعمرین را میکنند.
۳. استعمار: استعمارگر به کسانی گفته میشود که با نقشههای سیاسی و نظامی خود تلاش میکنند تا ملتهای دیگر را تحت سلطه خویش درآورند.
این سه گروه ظاهرا مستقل اند، اما از لحاظ اهداف خود که ازبین بُردن اسلام، ازبین بُردن زبان عربی و جاگزین کردن زبان لاتینی، بازگشت به افکار نادرست، معرفی ادبیات و هنر غربی منحیث منشا روشن فکری در جهان، و کوچک جلوه دادن هنر ملیتهای دیگر و بهخصوص مسلمانها؛ شبیه هم و در بعضی موارد مشترک نیز هستند.
● سبب نشات:
در طول تاریخ دشمنان اسلام تمام سعی و تلاش خودرا به خرج دادند تا هدایت یافتهگان را دوباره از دین برگردانند و یا آنها را ازبین ببرند، اما مسلمانها نیز با قوت و عزیمت بیشتر و زیادتر تمام زمینههای مادی و معنوی را برای دفع این جنگها بکار گرفته بودند، و در صف دشمنان خسائر زیادی را وارد میکردند، به همین سبب کفار خواستند که در جنگها تلفات کمتری داشته باشند، دست خودرا یکی ساخته و علیه مسلمانان جنگ فکری را شروع کردند و تخم تفرقه و نزاع را میان آنها افکندند.
● اهداف تهاجم فکری:
۱. تضعیف هویت ملی، نابودی استقلال فکری، تخریب آثار فرهنگی و تمدن اقوام مسلمان.
۲. از میان برداشتن عقاید اسلامی و ارزشهای اخلاقی و جاگزین کردن قوانین بشری و پایهریزی زندگی مطابق زندگی غرب.
۳. تحقیر و تنقیص نقش دین اسلام و مسجد در زندگی جوانان، مانند که با دین مسیحیت و کلیسا کردند.
● برنامههای اساسی تهاجم فکری:
از هر وسیلهی ممکن برای نابودی دو چیز بهکار میگیرند:
۱. نابودی ایدلوژی ملتی که اهداف و افکار و عقایدشان را مطرح نموده و برای ترویج آن کوشش مینمایند.
۲. نابودی اخلاق و رفتارهای درونی و بیرونی فرد که بیانگر عقیده است.
● شاخههای مهم پروژه تهاجم فکری:
۱. تهاجم فکری علیه افکار ملتی که مورد تهاجم قرار گرفته: چیزی را که خواستند خوب جلوه میدهند و چیزی را که خواستند بد جلوه میدهند.
۲. تهاجم فکری علیه اخلاق ملتی معین: رفتار که میخواهند ترویج دهند خوب جلوه میدهند و رفتار خوب را بد جلوه میدهند.
۳. تهاجم اخلاقی علیه آراء و اندیشههای ملتی مورد نظر: رفتارهای درونی و بیرونی که نشانگر استعمار است برای مردم زیبا جلوه میدهند و آنکه منافی استعمار است را بد جلوه میدهند، افکار غلط را با خوب یکجا کرده و بالای مردم خلط میکنند.
- روشهای جدید تهاجم فکری خالی کردن و پر کردن است: غرب سعی میکند در قدم نخست جوانان را از افکار و عقاید دینی شان بیگانه نمایند و درون آنها را از اعتقادات اسلامی توسط شبهات و پرسشهای از فلسفه یونان، خالی نمایند و سپس آن را با افکار نادرست پر نمایند، طوری که جوان مسلمان از اظهار و داشتن عقاید اسلامی احساس شرم کند و از آن متنفر شود.
علم و دانش را تحت تصرف خود کردند و به منافع آراء خود آنرا برای مردم تقدیم میکنند.
دشمنان تلاش میکنند که میان علوم دینی و طبیعی و سایر علوم دست ساخته بشر و علوم معاصر فاصله ایجاد کنند، و اختلافات مذهبی را بزرگ نمایی کنند بقصد تفرقه افکنی میان مسلمانان.
آنها خرافات و باورهای نادرست را با عقاید اسلامی تبلیغ میکنند تا مردم از اسلام متنفر شوند و اسلام به نام دین خرافات مشهور شود.
نکته: سبب غفلت مسلمانها از توطئه و سیاستهای غربی اینست که آنها آهسته آهسته و گام به گام به سوی هدف خود میروند و نقشههای طویل المدت برای آن کشیده اند، و زیر نامهای خوب و خیرخواهانه کار خودرا انجام میدهند.
- توصیه:
۱. بر تمامی اندیشمندان، متفکران، نویسندگان، و داعیان واجب است که در حد توانشان هوشیارانه با این تهاجم فکری به مقابله بپردازند، و مردم را از خطرات آن آگاه کنند که دشمنان با این رفتار خود قصد تحقیر و اهانت اسلام و حرکتهای اسلامی را دارد.
۲. حرکتهای اسلامی باید تلاش کنند تا اسلام عظمت گذشتهاش را دوباره بدست آرد.
۳. لازم است که جوامع اسلامی باری دیگر به خویشتن باز گردند و علیه دشمنان اسلام یکدست و متحد شوند، جاسوسان غربی را از میان خود دور کنند و برنامههای غربی را برای تمام مردم افشا کنند.
۴. با روشها و تکنالوژی روز برای از میان بُردن باورهای غلط و خرافاتی که چهرهی بسیار زشتی از اسلام ارایه میدهند و نیز معرفی عقاید صحیح و چهرهی واقعی دین اسلام کوشش نمایند.
۵. لازم است بالای کشورهای مسلمان که جلو تبلیغات را گرفته و فقط حقیقت را پخش کنند و رسانههای خودرا از دست استعمار مستقل کنند.
در پایان از الله متعال خواستاریم که مارا از مکر و توطئههای دشمن محفوظ فرماید و از اشتباهات و گناهانمان درگذرد.